عثمان دستور می دهد که ابوذر را به عنوان خرابکار، از حکومت اسلامی دور سازند و به «ربذه» تبعید کنند. به مردم امر می شود که کسی برای بدرقه او نرود.
اما آیا… این همان ابوذر غفاری، یار غمخوار پیامبر نیست؟!
علی(ع) و پسرانش حسن(ع) و حسین(ع)، برادرش عقیل، دامادش عبدا…بن جعفر، و یار دیرینه اش عمار، به بدرقه او می شتابند.
حسین(ع) هنگام خداحافظی و وداع با او می گوید:
« عمو جان به راستی که خدای تعالی این قدرت را دارد تا این وضعی را که مشاهده می کنی، تغییر داده و دگرگون کند و خداوند هر روز در کاری است. این مردم را دنیایشان از تو بازداشت و تو نیز دین خود را از آن ها دریغ داشتی! پس چه بینیازی تو از آنچه ایشان از تو بازداشتند و چه نیازمندند آن ها به آنچه تو از ایشان دریغ داشتی…»
اشک از گونه ابوذر جاریست.
۲۵ سال از رحلت محمد(ص) می گذرد. خلفای سه گانه کنار رفته اند و حال با مشاهده کج روی ها و وعده های باطل و دروغین حاکمان، بار دیگر امت مسلمان به سوی علی(ع) گرایش یافته اند!
و اما چه دیر….
مردم دسته دسته به سوی او می شتابند و در بیعت با علی(ع) از هم سبقت می گیرند… چه چیز خاطره غدیر را زنده کرده است؟
علی(ع) در مسجد حاضر می شود و حسن(ع) را بر منبر می فرستد: « برخیز و برای مردم سخنی بگوی که قریش تو را پس از من فراموش نکند!»
و پس از آن حسین(ع) بر منبر می رود:« ای مردم از رسول خدا شنیدم که فرمود: به راستی که علی(ع) شهر هدایت است و هر کس داخل آن شهر شد، هدایت یافت و هر کس از آن شهر کناره گرفت هلاک گردید.»
علی(ع) بر می خیزد و فرزندانش را به سینه می فشارد: «ای مردم گواه باشید که این دو، فرزندان رسول خدا (ص) و امانت او هستند که نزد شما به ودیعت نهاده و من آن دو را نزد شما به ودیعت می گذارم… ای مردم بدانید که رسول خدا (ص)درباره آن دو از شما بازپرسی خواهد کرد.»
علی(ع) امیدوارست!… به وفای مردمی که او را فراموش کردند… و حال، قرار است به فرزندان او وفا کنند؟
کسانی که علی(ع) می داند اگر از بدعت های خلفای پیشین، ابوبکر، عمر و عثمان حرفی برایشان بزند و آنها را به ترک آن عادات وادارد، کسی جز خود و عده ای از اطرافیانش در لشگرگاه او باقی نمی ماند!
پس چگونه باید« مقام ابراهیم» را به مکانی که پیامبر آن را در آنجا قرار داده بود، برگرداند. یا فدک را به وارثان فاطمه(س) و زمین هایی که پیامبر، صاحبانشان را تعیین کرده بود به اهلش و خانه جعفربن ابی طالب را به وارثانش و…
چگونه می توان قضاوت های ظالمانه گذشته را به عدل تبدیل کرد و اموال و ثروت را از تصاحب اغنیا بیرون آورد؟ چگونه میتوان دستور داد در ماه رمضان، جز نماز واجب را به جماعت نخوانند و از شورش لشکریان در حال جنگ که اعتراض میکنند بر اینکه «سنت عمر را تغییر می دهی و ما را از اینکه در ماه رمضان نماز مستحبی بخوانیم منع می نمایی!» در امان ماند!
علی(ع) به امامت رسیده ولی دشمنی همچنان ادامه دارد. گر چه دیگر زمان سکوت گذشته است، سکوتی که به توصیه پیامبر صورت گرفته بود. آن زمان که وی به علی(ع) خبر داد که به زودی امت، او را خوار کرده و با غیر، بیعت میکنند و تابع دیگری می شوند. سپس به علی(ع) سفارش کرد:
« پس اگر یارانی پیدا کردی به آنان اعلان جنگ کن و اگر یاری نیافتی، دست نگه دار و خون خود را حفظ کن تا زمانی که برای برپایی دین و کتاب خدا و سنت من یارانی پیدا کنی. حال، معاویه مردم شام را بر علیه او می شوراند. قرآن بر سر نیزه می زند و در ماجرای حکمیت بر جهالت و سست ایمانی مردم صحه می گذارد.
از سوی دیگر آئین و روش علی(ع) در تقسیم بیت المال و عزل و نصب فرمانداران بر عده ای خوش نمی آید و آنها را به جبهه مقابل سوق می دهد…
پس علت گرایش به علی(ع) چه بود؟
عایشه را طلحه و زبیر که از یاران پیامبر محسوب می شدند، سوار بر شتری رو در روی علی(ع) قرار می دهند!
او کیست؟ همسر پیامبر! علی(ع) بر چه کسی باید شمشیر کشد!
بانیان اجرای حکمیت در نبرد صفین سر ناسازگاری می گذارند. از سپاه علی(ع) خروج میکنند و تیغ می کشند بر امیر خود در کارزار نهروان.
محمد(ص)، غصه دار کفر مردمی بود که دست از آنچه بودند، نمی شستند و دل به او و آنچه می گفت نمی سپردند.
محمد غصه دار مردمی بود که کفر و ناسپاسی شان، فرزندانشان را به زیر خاک می فرستاد……
اما علی(ع)، غصه دار چیز دیگریست. او باید با کسانی بجنگد که ایمان آورده اند به محمد(ص) و رسالت او! او باید بر مسلمانان شمشیر کشد!
امام حسین(ع): أعجَزَالنّاس مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء ؛ عاجزترین مردم کسی است که از دعاکردن(و به درگاه خدا رفتن) ناتوان باشد.»
مبنع: ویژهنامهی نینوا، محرم۱۴۲۹ ، مرکز آموزش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران،