نصرالله مردانی (ناصر) به سال ۱۳۲۶ در سرزمین کهن و باستانی کازرون دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در همان جا به پایان برد و هم اکنون نیز ساکن کازرون است. اما به دلیل دارا بودن مسئولیتهای فرهنگی بسیاری از اوقات خود را در تهران میگذراند. از دوران کودکیشعر گفتن را آغاز کرد و خیلی زود در مطبوعات جایی برای خود باز کرد. به غزل بیشتر از سایر قوالب شعر پارسی گرایش دارد و معتقد است غزلسرایی حساسیت و ذهنیتی وسیع و تخیلی قوی میطلبد. خیال نیز در ساختار مضامین بدیع شعر مردانی نقش اساسی دارد. وی طبعی روان دارد.
آثار چاپ شده وی عبارتند از: (قیام نور، خون نامهی خاک، آتش نی، شعر اربعین، قانون عشق، گزیده ادبیات معاصر، شماره ۱۱ ) و دو مجموعهی (شهیدان شاعر) و (منظومه شهادت) را گرد آوینموده است.
بانوی اسلام
زینب!ای بانــــــوی اســــلام!سلام ای پـــــیـــــام آور خـــــونین قیام
زینب!ای اســـــوهی ایثار و خروش بیرق داد گــــــــرفتی تو به دوش
زینب!ای شیر زن کــــــرب بـــــــلا جوش با خـــــون تو زد خون خدا
زینب!ای آینه ی روشــــن حـــق خـرم از اشک تو شد گلشن حق
زینب!ای زاده ی زهرای بــتــــول از تــــــو پاینده بود دیــــن رسول
زینب!ای عـصمت تو شوکت زن وارثــــی،وارث هــــفــــتـاد دو تن
زیــــنــــب! ای گــوهر دریای وقار صبر از صـــبـــر تو، بیصبر و قرار
زینب!ای خواهر آزاد حـــــسـین بود فــــریـــــاد تو، فریاد حـسین
زینب!ای پاکتر از چشمه ی نور کس نیامد به جهان چون تو صبور
سینهات سوخته از داغ حسن ســـرخ از اشک تو، گلهای چمن
خطبهات رونق بیداد شکست کاخ بــــیــــداد ز بنیاد شــــــکست
منبع: کتاب دانشنامهی شعر عاشورایی
مؤلف: مرضیه محمدزاده