اندک ستارههای منظومهی عاشورا، زیر آفتاب سوزان نیمروز، صبورانه و عاشقانه می جنگیدند. عطش و عرق و غبار و چکاچک شمشیرها بود و میدانی که در گوشه گوشهی آن تن گلگون شهیدان افتاده بود.
در این هنگام ابوثمامه عمرو بن عبدالله صائدی خود را به اباعبدالله رسانید و گفت: جانم فدایت ، این گروه لحظه به لحظه نزدیکتر میشوند. به خدا سوگند نمیگذارم کشته شوی تا اینکه من پیش پای تو کشته شوم. دوست دارم خدایم را دیدار کنم و نمازم را که وقت آن رسیده برگزار کرده باشم.
اباعبدالله الحسین(ع)، سر برداشت و به آسمان نگریست. خورشید از پشت غبار، در میانهی آسمان، گواه زمان نماز بود. رو به ابوثمامه کرد و فرمود: نماز را به یاد آوردی، خدایت جزو نمازگزاران و ذاکران قرار دهد. آری اینک وقت نماز است.(یا نماز به یادت آمد: ذُکِّرت الصلوه)
سپس فرمود: به آنان(دشمنان) بگو دست از ما بدارند تا نماز بگزاریم.
ابومخنف میگوید: امام به ابوثمامه فرمود اذان بگوید و خطاب به عکر سعد فرمود: وای بر تو ای پسر سعد! آیا آیینهای اسلام را از یاد بردهای؟ چرا جنگ را متوقف نمیکنی تا هر دو نماز گزاریم و به جنگ بازگردیم[۱].
عکس العمل دشمن: با اعلام امان برای نماز از جانب سپاه اباعبدالله، حصین بن تمیم فریاد زد: این نماز پذیرفته نیست.
حبیب بن مظاهر پاسخ داد: ادعا میکنی نماز خاندان پیامبر(ص) پذیرفته نیست و از تو ای خمّار(حمار یا ختّار) پذیرفته میشود[۲]؟
شهادت حضرت حبیببن مظاهر: حصین با شنیدن این جمله، به حبیب حمله کرد. حبیب با شمشیر بر سر اسب کوبید، اسب رم کرد و حصین را به زمین انداخت. سپاهیان مداخله کردند و حصین را نجات دادند. حبیب نبرد سختی را آغاز کرد. یکی از سپاهیان از قبیلهی بنی تمیم به نام بدیل بن صریم به دست حبیب کشته شد. در مقتل ابی مخنف، تعداد کشته شدگان به دست حبیب، سی و پنج تن ذکر شده است.
نکتهی دیگر که در همین مقتل ذکر شده است این است که حبیب برای رفتن به میدان و نبر با حصین، با اباعبدالله وداع کرد و گفت: مولای من ، دوست دارم نمازم را در بهشت تمام کنم. سلام تو را به جدت، پدرت و برادرت خواهم رساند.
سرانجام حبیب با نیزهی مردی از بنی تمیم بر زمین افتاد و قصد برخاستن داشت که حصین بن تمیم با شمشیر بر سر او زد. حبیب بر زمین افتاد. تمیمی پیاده شد و سر از بدن یار پیر و پارسای کربلا برید . حصین گفت: من در قتل حبیب با تو شریک بودم. عمر سعد اختلاف آن دو را حل کرد و سر حبیب بر گردن اسب حصین آویخته شد تا او در میدان بچرخد و همگان را گواه گیرد و از ابن زیاد صله دریافت کند.
امام در سوگ حبیب و در کنار تن خونین و بیسر او فرمود: عندالله احتسب نفسی و حُماه اصحابی، لله درُّک یا حبیب لقد کُنتَ فاضلاً تختم القرآنَ فی لیله واحدهٍ: برای خودم و یاران شهید همراهم در پیشگاه الهی صبوری می ورزم خدایت رحمت کند حبیب! تو بزرگی بودی که قرآن را در یک شب ختم میکردی.
تعداد کشته شدگان به دست حبیب را ۳۵ و ۶۲ تن نیز نوشتهاند.
پس از شهادت حبیب، زهیر بن القین به اباعبدالله عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد. چرا چهرهات در قتل حبیب شکسته شد؟ مگر ما برحق نیستیم؟
امام فرمود: نیک میدانم که ما و شما بر راه راست و طریق هدایت میرویم.
زهیر گفت: پس چه باک داریم؟ اینک به بهشت و نعمتهای جاودانهاش خواهیم شتافت[۳].
آخرین شهیدان پیش از نماز:
به نظر میرسد پس از حبیب، قره بن ابی قرّه و انس بن حارث جنگیده و به شهادت رسیده باشند.
امام به زهیر بن القین و سعید بن عبدالله حنفی فرمان داد که پیشاپیش صفوف نماز قرار بگیرند. امام نماز خوف برپا کرد. دشمنان، امام و یارانش را هدف قرار دادند و زهیر و سعید خود را سپر تیرها و نیزهها قرار میدادند. بر بدن سعید جز زخم نیزهها و شمشیرها، سیزده چوبهی تیر نشسته بود. سرانجام، سعید بر زمین افتاد و در همان لحظه گفت: خدایا لعنت کن این گروه را، همان لعنی که بر عاد و ثمود کردی. خدایا سلام مرا به حضور پیامبرت برسان و آن حضرت را از درد زخمهایی که بر من رسیده آگاه فرما که در یاری خاندان پیغمبرت هیچ هدفی جز پاداش تو نداشتیم. آنگاه رو به امام کرد و گفت: ای فرزند پیامبر، آیا به عهد خود وفا کردم؟
امام فرمود: آری ، تو پیشاپیش در بهشتی[۴].
پس از نماز، جز سعید بن عبدالله، عمرو بن قرظه نیز مدافع نماز امام بود جنگید و به شهادت رسید.
در برخی اشارات تاریخی، سعید نیز پس از نماز نبرد کرد و به شهادت رسید. رجز های این دو تن گواه جنگیدن آنهاست.
شهدای پس از نماز:
تعداد شهدای پس از نماز دو تن و رزمندگان باقیمانده که جنگیدند و به شهادت رسیدند، نُه تن است.
از نُه تن شهید پس از نماز نیمی از آنان کسانی هستند که در کربلا به امام پیوستند. جوانترین این شهیدان ضرغامه بن ماک و پیرترین آنان ابوثمامه و زهیر بن القین با حدود شصت سال هستند.
شاخص ترین شهیدان پس از نماز:
-زهیر بن القین فرمانده جناح راست سپاه اباعبدالله(ع).
-ابو ثمامه صائدی ، مؤذن کربلا.
نام پنج تن از شهدای پس از نماز در زیارت ناحیهی مقدسه و یک تن در زیارت رجبیه آمده است[۵].
همهی شهیدان پس از نماز، اهل کوفه بودند.
[۱] . مقتل الحسین: ص۶۵(مقتل ابی مخنف)
[۲] . تاریخ طبری: ج۵، ص۴۳۹-۴۴۰، بحار : ج۴۴، ص۳۱۹، اعیان الشیعه: ج۱، ص۶۰۶٫
[۳] . ناسخ التواریخ: ج۲، ص۲۸۲-۲۸۶، بحارالانوار:ج۴۵، ص۲۶-۲۷، اعیان الشیعه:ج۱، ص۶۰۶، مقتل ابی مخنف: ص۶۵-۶۷؛ کامل ابن اثیر: ج۳، ص۲۹۱-۲۹۲٫
[۴] . تذکره الخواص: ص۱۴۳، تاریخ طبری:ج۵، ص۴۴۱، نفس المهموم: ص۲۷۵، کامل: ج۳، ص۲۹۲، بحار الانوار: ج۴۵، ص۲۱، مقتل الحسین مقرّم: ص۳۰۳ ۳۰۴٫
[۵] . مقتل ابی مخنف: ص۶۷-۶۸، ینابیع الموده: ج۲، ص۷۱-۷۲، الدمعه الساکبه: ج۴، ص۳۰۲، ناسخ التواریخ: ج۲، ص۲۸۷-۲۹۰٫