عاشورا روز معرفت، محبت، حماسه و سوگ
روز عاشورا، روز محاصره و عطش و شمشیر و شوق و عشق از افق کربلا دمید. مسافران تهجد و شب زندهداری، آزادگان و وارستگان از هرچه بند و اسارت و تردید، آماده شدند. نه در چشمها نشانی از خستگی بود و نه در چهرهها نشان تشویش و پریشانی و شکستگی.
عطر نفسهای عاشقان بوی نیایش شبانه داشت و قلبشان روشنای ذکر و محبت و ایمان. وقتی فجر فواره زد، صدای دلنشین اذان علیاکبر چهار سوی دشت بیتاب را فرا گرفت تا زیباترین نماز صبح عالم برپا شود.
فرشتگان به تماشا آمدند. چهار هزار فرشته که با پرچم سپید به یاری آمده بودند و امام حضورشان در کربلا را به پس از شهادت خود و یاران تأخیر داده بود، به سرانگشت، یارانی را به هم نشان میدادند که تاریخ پاکتر و پاکبازتر از آنان را ندیده بود.
آن سو نیز، هرچه تاریکی و تباهی خود را برای جنایت و قساوت آماده میکردند.
دو سو همهی باطل و همهی حق. همهی خوبی و همهی پلیدی و هستی نظارهگر صحنهای که تماشاییترین و زیباترین صحنهی ممکن در آفرینش است.
حادثهی «اسوه» در آستانهی تکوین بود. «مصباح» در نهایت درخشش خویش ایستاده بود. و بر ساحل دشتی که پا به پای آفتاب ارغوانیتر و داغتر میشد، سفینهی رهایی پهلو گرفته بود.
عاشورا بود. همه چیز بود. خدا بود و انسان و شیطان. ایمان بود و عصیان. عشق بود و نفرت و دیگر بار فلسفهی وجود و آفرینش نه در هیئت کلمات که در قامت انسانها مرور میشد.
وضعیت عاشورا
زمان:۱۰/۱/۶۱ هجری قمری معادل ۲۱/۷/۵۹ شمسی(برخی ۲۰/۷/۵۹) و دهم اکتبر سال ۶۸۰ میلادی.
وضعیت هوا: صاف و آفتابی
اذان صبح به وقت محلی کربلا: ساعت ۴:۴۱ بامداد
اذان ظهر: ساعت ۱۱:۴۷
اذان مغرب: ۱۷:۵۰
طلوع آفتاب:۶:۰۳(و براساس محاسبهی دیگر۶:۷ بامداد)
غروب آفتاب: ساعت ۱۷:۳۱
طول روز(طلوع تا غروب): ۱۱:۲۸
تعداد یاران امام: ۱۴۵ نفر(۴۵ نفر سواره و صد نفر پیاده)
روحیهی عمومی یاران: استوار و نستوه، بیهراس از مرگ، سرشار از نشاط و عشق و معنویت که محصول عبادت شبانه و بصیرت عارفانه بود.
تعداد سپاه دشمن: حدود ۳۰ الی ۳۳ هزار تن سواره و پیاده با آرایش، شمشیرزن، نیزهانداز، تیرانداز و سنگانداز.
روحیهی عمومی دشمن: آمادهی قتل، غارت، در رؤیای صله و قدرت، کینه توز و بیرحم
موازنهی قوا: ۲۲۷ نفر مقابل یک نفر
آرایش جنگی سپاه امام حسین(ع): نعلی، مثلثی و ساعتی
آرایش جنگی دشمن: مدوّر(چپ و راست)، ستون راست سواره نظام، میانه پیاده، چپ، سواره نظام.
شعار سپاه امام: یا محمد(ص)
شعار سپاه دشمن: یا خیلالله ارکبی(لشکریان خدا برخیزید!) این شعار پیامبر در جنگ بود!
فرماندهی کل لشکر حق: اباعبداللهالحسین
پرچمدار: ابوالفضلالعباس(ع)
فرمانده جناح چپ: حبیببنمظاهر
فرمانده جناح راست: زهیربنالقین
فرمانده سپاه دشمن: عمربنسعدبنابیوقاص
فرمانده پیاده: شبثبنربعی
پرچمدار: درید غلام عمرسعد
فرمانده سواره نظام: عروهبنقیس
فرمانده ستون چپ: شمربنذیالجوشن
فرمانده ستون راست: عمروبنحجاج زبیدی
شروع صبح: اذان علیاکبر(ع)، نماز صبح امام، سخنرانی اباعبداللهالحسین(ع) در جمعیاران، آرایش سپاه.
وضعیت زمین: خارزار، با پستی و بلندی
وضعیت خیمهها: آرام، تشنه، چشم به راه حادثه
نوع سلاح: زره، کلاه خود، سپر، شمشیر، نیزه، خنجر، سنان، زوبین، تیر و کمان و دیگر لوازم جنگی.
صبح عاشورا پیش از نبرد
پیش از شروع نبرد
نخستین رویداد: وقت سحر، لحظهای امام بر زمین نشست. در حالتی شبیه خواب قرار گرفت.
وقتی برخاست فرمود:(در برخی منابع خطاب به خواهرش) در خواب دیدم که سگانی چند بر من هجوم آوردند و در میان آنان سگی پیس(دورنگ) بود که به من نزدیکتر میشد و گمانم آن است که قاتل من اَبرص(پیس) خواهد بود. در همان حال رسول خدا را دیدم که میگفت: فرزندم، تو شهید آلمحمدی، که فرشتگان آسمان وساکنان عرش اعلا، چشم به راه تواند. امشب روزهات را نزد ما خواهی گشود.
بشتاب و درنگ مکن!
اینک فرشتهای از آسمان مأمور است که خون تو را در شیشهای سبز رنگ گرد آورد. این است رؤیای من، هنگامهی رفتن فرا رسیده است و در آن هیچ تردیدی نیست.
]در برخی روایات امام اشاره فرمودند که جز پیامبر، پدرم علی، مادرم فاطمه، برادرم حسن و جمعی از اصحاب پیامبر را دیدم[
حضرت زینب با شنیدن این سخنان بلند گریست و بر صورت خود نواخت. حضرت اباعبدالله به او فرمود: خواهرم صبور باش تا دشمن زبان به سرزنش نگشاید. [۱]
این خواب در چند منزل راه نیز ذکر شده است. مهم این است آن است که این خوابها از جنس خوابهای عادی و معمولی نیست، همچون همان خوابهایی است که پیامبر میفرمود: چشم خواب است و دل بیدار. نوعی مکاشفه و حالتی که صورت ظاهری آن شبیه خواب است.
اگراین خواب در نزدیکیهای صبح عاشورا باشد آخرین خوابی است که گزارش شده است.
[۱] . الهوف: ص۹۰، مقتل الحسین خوارزمی: ج۱، صص۲۵۱-۲۵۲، الفتوح: ج۵، ص۱۸۱، مقتل الحسین بحر العلوم: ص۲۸۳، بحارالنوار: ج۴۵، ص۳،اعیان الشیعه: ج۱، ص۶۰۱، نفس المهموم: ص۲۳۴٫