تأثیر نهضت امام حسین(ع) بر زنان غیر حاضر در کربلا و ادامه رسالت…
امسلمه زوجه پیامبر(ص)، نام او هند دختر ابوامیه، سُهیلبن المُغیرهبن عبداللهبن عمربن مخزوم الُقَرشیه المخزومیه، و پدرش به زادالرّاکب[۱] معروف بوده است.[۲] مادرش عاتکه بنت عامربن ربیعهبن …بن کنَانَه. و همسرش ابوسلمه(عبداللهبن عبدالاسد از بنی مخزوم) بوده است. دوبار با همسرش به حبشه مهاجرت کرد. ام سلمه، زینب، سلمه، عمر و درّه، فرزندان ابوسلمه را به دنیا آورد.[۳] امسلمه از اولین گروندگان به اسلام و اولین زنان مهاجر بود. ابناثیر میگوید: اولین زنی که درون هودج وارد مدینه شده امسلمه بود.[۴] او پس از مرگ همسرش ابوسلمه با حضرت محمد(ص) ازدواج کرد و از اخلاق کریمه آن حضرت بهرمند شد. امسلمه در غزوه خیبر و فتح و حصاره الطائف و غزوه هوازَن و ثقیف و سپس در حجه الوداع همراه رسول الله(ص) بوده است. او خواندن میدانست، اما نوشتن نمیدانست.[۵]پس از رحلت فاطمه بنت اسد، رسول خدا(ص)، سرپرستی فاطمه زهرا(ع) را بر عهده امسمه واگذار فرمود و این سعادت نصیب وی گردید و گفت: (پندارند) که من فاطمه(ع) را ادب میکنم، چنین نیست، او معلم من است. امسلمه در هر حال در جان نثاری برای فاطمه(ع) کوتاهی نکرد و برای شهادتی که درباره فدک به نفع زهرا(س) داد، ابوبکر و عمر یکسال خرجی او را قطع کردند.[۶]امسلمه پس از رحلت رسول خدا(ص) همواره هوادار اهل بیت(ع) ماند و سالها بعد، از مخالفان سر سخت معاویه بود و طی نامهای از برنامههای معاویه درسبّ و لعن امیرالمؤمنین(ع) انتقاد کرد.[۷] عمررضاکحاله موعظه و نصیحت امسلمه به عثمانبن عفان و نامهاش به معاویه را نقل کرده است.[۸] این بانوی بزرگوار، از راویان حدیث از پیامبر(ص) بود. حسینبنعلی(ع) پیش از سفر به کربلا، علَم و سلاح پیامبر و ودایع امامت را به او سپرد تا از بین نرود. درخواست آنها نشانه امامت بود. او هم آنها را به امام سجاد(ع) تحویل داد.[۹]
امهسلمه برای بازداشتن عایشه از جنگ با امیرالمؤمنین(ع)، او را بسیار نصیحت کرد و بعد از آن نیز برای وی نامه نوشت تا او را از جنگ باز دارد. ابنابی الحدید در شرح نهجالبلاغه کلمات بلیغ او را آورده است.[۱۰]
امسلمه چون از نصیحت و احتجاج با عایشه فایدهای ندید، ناچار از مکه نامهای به امیرالمؤمنین(ع) نوشت و آن را به پسرش عُمر داد و گفت: این مکتوب را هر چه سریعتر به دست امیرالمؤمنین(ع) برسان و ملازم رکاب او باش[۱۱] و هر چه گوید فرمانبردار باش.
امسلمه در این باره گوید:
نَصَحتُ ولکن لیس للنُّصِح قابلٌ ولو قَبِلَت ما عنَّقتها العواذلُ
کانّی بِها قَد رَدّتِ الحرُب رَحلَها و لیس لها اِلّا التَّرَجُّلَ راحلُ[۱۲]
رسول اکرم(ص) آنچه بر اهلبیتش در آینده میگذشت و چگونگی شهادت ایشان را برای امسلمه گفته بود و حتی تربت مدفن امام حسین(ع) را به وی عطا کرده بود، بنابراین هنگام رفتن امام حسین(ع) به سوی عراق، امسلمه عرض کرد:«ای نور دیده من! مرا اندوهناک مکن، زیرا از جدّت رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: فرزند دلبندم حسین در عراق در سرزمینی که آن را کربلا میگویند، به تیغ ظلم و جفا کشته خواهد شد.»[۱۳]
امسلمه، از طریق رسول خدا(ص) پیشاپیش از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین(ع) خبر داشت. پیامبر(ص)، مقداری از خاک کربلا را به امسلمه داده بود و در شیشهای نگهداری میشد. حضرت فرموده بود، هرگاه دیدی که این خاک، به خون تازه(عبیط) تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین(ع) کشته شده است. روزی امسلمه در خواب، رسول خدا(ص) را با چهرهای غمگین و لباسی خاک آلود دید، که حضرت به او فرمود: از کربلا و از دفن شهداء میآیم. ناگهان از خواب برخاست، نگاه به آن شیشه کرد، خاک را خونین یافت، دانست که حسین(ع) شهید شده است و صدایش به صیحه و شیون بلند شد و همسایگان آمدند و ماجرا را باز گفت. وی از همان روز برای سیدالشهداء عزا گرفت.[۱۴]
امسلمه آن روز(دیدن خواب) را به یاد سپرد که دهم عاشورا بود. بعد از بازگشت اهل بیت(ع) به مدینه، روز خواب را با روز شهادت امام(ع) مطابق یافتند. این ماجرا در روایات به«حدیث قاروره» معروف است. پس از واقعهی کربلا، وی به عزاداری بر شهیدان کربلا پرداخت و بنیهاشم به تعزیت و تسلیت گویی او که هنسر بازماندهی پیامبر بود، میرفتند.[۱۵]
شیخ طوسی، ابنعبدالبَر، ابنمَنده و ابونُعیم، امسلمه را از صحابه رسول اکرم(ص) شمردهاند که شکی در آن نیست.[۱۶] علامه مامقانی میگوید: چگونگی حال و وثاقت وی در اخلاص نسبت به امیرالمؤمنین و زهرا(س) و حسین(ع) مشهورتر از آن است که دربارهاش صحبت شود و آشکارتر از آن است که متذکر شویم.[۱۷] شیخ محلاتی مینویسد: تمام علمای اسلام اتفاق دارند که امهسلمه در علم و تقوی و فصاحت و بلاغت و ولا و محبت نسبت به خاندان رسالت«کالنّور عَلی شاهق الّطور» است.[۱۸] عمررضا کحاله میگوید: زنی مهاجر، جلیل القدر، صاحب رأی و نظر، عاقل، با کمال و جمال بود و به حبشه و مدینه مهاجرت کرد.[۱۹] امسلمه از رسولالله(ص)، فاطمه(س) و ابی سلمهبن عبدالاسد(اولین همسرش) روایت کرده است و از امهسلمه نیز افراد زیادی از جمله عُمرابن ابیسلمه، عابربناَبی اُمیه(برادرش)، مُصعببنعبدالله(برادرزادهاش)، عبداللهبننافع و …روایت کردهاند.[۲۰] امسلمه قریب ۳۸۷ حدیث از پیغمبر(ص) و فاطمه(س) و ابوسلمه نقل کرده که ۲۹ حدیث آن در صحیحین نقل شده است و بر سیزده حدیث آن اتفاق دارند و بخاری سه حدیث دیگر نقل کرده و مسلم آنها را نیاورده است. همچنین مسلم سیزده حدیث آورده که بخاری آنها را ذکر نکرده است.[۲۱]
ابنسعد قریب ده حدیث به سند خود از راویان مختلف از امسلمه راجع به اجرا مصیبت، فوت شوهرش ابوسلمه و چگونگی ازدواجش با رسول خدا(ص) نقل کرده است.[۲۲] مجلسی برای نص رسولالله (ص) بر ائمه(ع) روایتی از امسلمه نقل کرده است که گفت: رسول خدا(ص) فرمود: امامان پس از من دوازده نفرند، به تعداد نقبای بنی اسرائیل. نه تن از ایشان از نسل حسین(ع) هستند. خداوند علم و فهم مرا به امامان داده است. پس وای بر دشمنان آنها[۲۳]. طبرانی ۵۱۸ حدیث از راویان مختلف از امسلمه درباره موارد مختلف از احکام فقهی، احوال رسولالله(ص) طهارت اهل بیت(ع) روایت کرده است.[۲۴] مجلسی نیز ذیل زندگانی رسولالله(ص) بابی به نام امسلمه اختصاص داده است.[۲۵]
امسلمه در سال ۶۲ق. در سن هشتاد و چهار سالگی در حکومت یزید، در شهر مدینه وفات کرد و در بقیع مدفون شد و آخرین نفر از اُمهات مؤمنین بود که از دنیا رفت. درباره سال رحلت امسلمه اقوال مختلفی ذکر شده که سال ۶۲ق. به صواب نزدیکتر است.[۲۶]
[۱] زاد الرلکب: کسی که مخارج سفر همراهان خود را میپرداخت و همواره همسفران مهمان او بودند. لغتنامه دهخدا، علیاکبر، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹ ش، ج۲۷، ص۲۲٫
[۲] تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۳۸؛ اعلام، ج۱، ص۳۰۶
[۳] الاعلام النساء، ج۵،ص ۲۲۲
[۴] اسدالغابه، ج۵، ۵۸۹
[۵] اعلام النساء، ج۵، ص ۲۲۷؛ محدثات شیعه، ص ۷۴٫
[۶] ریاحینالشریعه، ج۲،ص۲۵، ۲۹۴٫
[۷] دایره المعارف تشیع،ج۱، واژه ام سلمه
[۸] اعلام النساء، ج۵،ص۲۲۴-۲۲۶
[۹] بحارالانوار،ج ۲۶،ص ۲۰۹؛اصول کافی،ج۱، ص۲۳۵؛اثبات الهداه،عاملی، شیخ حر،دارالکتب الاسلامیه، تهران،ج۵،ص ۲۱۶،تنفیح المقال،ج۳،ص ۷۲٫
[۱۰] شرح نهجالبلاغه، ابنابی الحدید, عبدالحمیدبن هبه الله، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، دارالکتب العربیه، بیروت،ج۲، ۱۳۷۸ق، چ۲، ص۷۷-۸۰
[۱۱] ریاحینالشریعه،ج۲،ص۳۰۱
[۱۲] الاعلام النساء، ج۵، ص۲۲۴؛ اعیان الشیعه،ج ۱، ص۲۷۲،۴۷۹؛ الاعلام، ج ۸، ص۹۷؛ اخبار النساء فی العقدالفرید، ابنعبدربه، احمد، دارالکتب العلمیه، بیروت،الطبعه الاولی، ۱۴۱ق، ج۳،ص۱۷۸٫
[۱۳] محدثات شیعه، ص۷۴٫
[۱۴] بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر،موسسه الوفاء، بیروت،۱۴۰۳ ق،ج ۴۴، ص۲۲۵، ۲۳۱، ۲۳۶، ۲۳۹؛ همان، ج۴۵، ص۸۹، ۲۲۷، ۲۳۲؛ اثبات الهداه، عامل، شیخ حر، دارالکتب الاسلامیه تهران، بیتا، ج۵، ص ۱۹۲؛ امالی، شیخ صدوق، ص ۱۲۰؛ حیاه الامام الحسین(ع)، القریشی، باقر شریف، ج۳، ص۳۱۶؛ مقتل الحسین(ع)، المقرم، عبدالرزاق، ص ۳۶۹٫
[۱۵] فرهنگ عاشورا، ص ۶۳، ۱۷۹٫
[۱۶] رجال طوسی، نجف، ۱۳۸۱ ق،ص۳۲، تنقیح المقال، ج ۳، ص ۷۲؛ معجم الرجال الحدیث، خوبی، ابوالقاسم مدینه العلم قم، بیتا، ج۲۳، ص۱۷۷٫
[۱۷] تنقیح المقال،ج۳،ص ۷۲٫
[۱۸] ریاحینالشریعه، ج۲، ص ۲۸۸٫
[۱۹] اعلام النساء، ج۵، ص ۲۲۱٫
[۲۰] محدثات شیعه،ص۷۵
[۲۱] اعلام النساء،ج ۵، ص ۲۲۱٫
[۲۲] الطبقات الکبری، ج۵، ۸۷-۹۶
[۲۳] بحارالانوار،ج۳۶،ص۳۴۷-۳۴۸
[۲۴] المعجم الکبیر، طبرانی،سلیمانبن احمد، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، مکتبهابن تیمیمه، قاهره،چ۲؛ داراحیاءالتراث العربی، بیروت، ۱۴۰۴ق،ج۲۳،ص۲۴۸-۴۲۱٫
[۲۵] بحارالانوار،ج ۲۲، ص۲۲۱٫
[۲۶] محدثات شیعه، ص۷۲٫