منزل هجدهم
نام منزل: واقصه
وجه تسمیه: به معنی شکستگی گردن و نیز پوشال و ریزههای چوب است. شاید این منزلگاه دارای گردنه یا دارای چوبها و ریزههایی بوده است که از آبرفتها فراهم میآمده است.
زمان ورود: ۲۶ ذیالحجه معادل شنبه پنجم مهر ماه ۵۹ شمسی
مدت توقف: درنگی نداشته است و از این منزلگاه سریع گذشته است.
فاصله: فاصلهی این منزل را تا کوفه سه روز راه نوشتهاند. دو میل با شراف فاصله داشته است. یعنی حدود چهار کیلومتر.
مقصد بعد: شُراف یا اشراف
ویژگیها و امکانات
- منارهای از شاخ شکاریهای صحرایی و سُمهای آنان در این محل بوده که ملکشاه سلجوقی آن را ساخته بوده است.
- این منزل بعد از قرعاء(زمین کم گیاه) بوده است در نتیجه واقصه از نظر پوشش گیاهی نیز کم گیاه بوده است.
رویدادها
- احتیاطهای لازم در این منطقه بیشتر شده است چون اخبار قبلی دالّ براستقرار نیروهای عبیدالله و حضور جاسوسان و گشتیها در این منطقه بوده است.
- امام توصیه کرده است که آبها را نگهداری کنند که تشنگانی در راهند.
- امام به سمت ارتفاعات شراف دستور حرکت داده است.[۱]
از این منزلگاه به بعد کاروان حسینی وارد مرحلهی جدیدی از حرکت خویش میشود که برخورد با سپاه حُرّ است.
[۱] . فرهنگ لاروس: ص۲۱۹۵، معجم البلدان: ج۳، ص۳۳۱٫
*****
منزل نوزدهم
نام منزل: شَراف یا اشراف یا شُراف
وجه تسمیه: رودی به نام شَراف، چشمهای کند و آبهای خوشگوار در برکهای جمع کرد و این جا را شراف نامیدند.
زمان ورود: شنبه ۲۶ ذیالحجه، پنجم مهر ماه ۵۹ شمسی
مدت توقف: نیم روزی درنگ در این منطقه بوده است.
فاصله: تا واقصه ۵/۷ کیلومتر فاصله دارد. تا عذیب الهجانات ۳۸ میل فاصله دارد. دو منزل تا کوفه فاصله دارد.
مقصد بعد: ذوحُسَم
ویژگیها و امکانات
- وجود برکه و آب فراوان
- سه چاه بزرگ
- ارتفاعات متوسط در نزدیکی این منزلگاه
رویدادها
بزرگترین و مهمترین حادثه که مسیر کاروان اباعبدالله را نیز تغییر داد. برخورد سپاه حربنیزید ریاحی با سپاه و همراهان امام حسین(ع) است. حر با هزار نفر همراه تشنه و خسته به شراف رسیدند. امام فرمان داد آنها را سیراب کنید. وقت نماز ظهر، امام فرمان اذان داد. حجاجبنمسروق جعفی اذان گفت. امام با عبا و نعلینی بیرون آمد تا نماز بگزارد و به حر گفت من بنا به دعوت مردم کوفه و این نامهها آمدهام. امام فرمود: تو با یارانت نماز می گزاری؟
حر گفت: با شما نماز میخوانم. پس از نماز هر یک به خیمهی خویش رفتند.
پس از نماز عصر امام خطبه خواند و به نامهها اشاره کرد. حر گفت: من از نامهها بی خبرم اما مأموریم از شما جدا نشویم تا شما را به نزد عبیدالله ببریم. امام فرمود: مرگ از این کار به من نزدیکتر است. امام دستور حرکت داد حر مانع شد و امام فرمود: مادرت سوگوارت شود!
حر سر جنگ نداشت. زهیربنالقین پیشنهاد جنگ به امام داد و امام فرمود ما آغاز گر جنگ نخواهیم بود.
موافقت شد امام به کوفه نرود تا از عبیدالله کسب تکلیف شود و در نتیجه مسیر حرکت کاروان به سمت کربلا تغییر کرد.[۱]
[۱] . مقتل الحسین خوارزمی: ج۱، صص۲۲۹-۲۳۰، ارشاد(ترجمه) : ج۲، صص۷۸-۸۲، معجم البلدان ج ۳٫
