آن شب همه جا صحبت ابروی حسن بود
از خال لب و پیچش هر موی حسن بود
همزاد پیمبر به جهان آمده گویا
سیمای نبی آینه ی روی حسن بود
در خانه ی مولا شعف و شور به پا شد
جبریل نشسته به پهلوی حسن بود
بر ماذنه ها صوت اذان گشت مکرر
در عرش، صداها همه هو هوی حسن بود
مادر به بغل کرده پسر بوسد و گوید
این رایحه ی خوش همه از بوی حسن بود
قنداقه به دستان علی چون که سپردند
از شوق سراسیمه به هر سوی حسن بود
با آمدنش غنچه ی امید شکفته است
نومید شده دشمن بدخوی حسن بود
درنیکی و بخشش به جهان گشته سرآمد
هر حسن و کمالی همه از کوی حسن بود
بر دوش نبی فاصله تا عرش دو گام است
گامی علی و گام دگر خوی حسن بود
عبدالکریم خاضعی نیا
موسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا- دزفول