«اگر هزار فرزند بیابم نام همه را علی خواهم گذاشت.»؛ این جملهای بود که پدرت حسین(ع) در روز ولادتت و در پاسخ به پدرش علی(ع) و در دفاع از حریم ولایت سرود و نام تو را “علی” گذاشت و تو علی اکبرِ حسین(ع) شدی.
میگویم علی اکبر حسین(ع)، آخر تو بی وجود پدر و بیترنم نام او برای خود زندگی نمیدیدی و پدر بیحضور تو زیستن نمیخواست و نمیتوانست. این را از کجا میگویم؟ از اینکه تو در روز عاشورا حتی نخواستی چهرهی غمآلود و اشکبار پدر را در شهادت یک نفر از فرزندان هاشم ببینی و این شد که از پدر خواستی اولین شهید بنیهاشم شوی و شدی؛ ازاینکه پدر تنها بر بالین تو سرود:
«عَلی الدُّنیا بَعْدکَ الَْعفَا؛ عزیزم علی، بعد از تو خاک بر سرِ دنیا باد.»
پس چگونه تو را میتوان تنها علیاکبر نامید که تو علیاکبر حسینی، تو میوهی دل پدری، نهایت امید و آرزویش. تو یادآور خاطرات شیرینی هستی که حسین(ع) با آنها شاد زیسته بود؛ از این بود که در هنگامهی رهسپار شدنت به سوی میدان رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا شاهد و گواه باش جوانی را به سوی این سپاه میفرستم که در صورت و سیرت و سخن، شبیهترین انسان به پیامبر است»، و باز با سوز ادامه داد که:
«خدایا، هرگاه بیتاب و دلتنگ پیامبر(ص) میشدیم او را مینگریستیم»
ای نمایندهی رسول خدا(ص) درخلقت وخُلق وگفتگو، ای پیامبر مکرر، ای قامت رشید، ای شجاعت ایستاده، ای وقار و ادب جاری، ای خلاصه وعصارهی همهی فضایل، ای همانند معصوم؛ توآنقدر بزرگی که حتی دشمنی چون معاویه در مقابل عظمتت سرتعظیم فرود آورد و تو را شایستهترین انسان برای خلافت نامید.
ای همهی هستی حسین(ع)، پدرت-حسین(ع)- نگین انگشتری هستی بود، میوهی دل رسولالله(ص)، سیّد جوانان اهل بهشت و تو اکبرِ حسین، جان پدر بودی؛ جان کسی که خود، جان جهان است.
اکبر، عالم حیران ادب و وقار تو در برابر پدر است آنگاه که در بین راه مکه تا کربلا، درست یک قدم مانده به کربلا، در قصربنی مقاتل با چشمانی شرمآگین و فروهشته درحاشیهی نگاه پدر ایستادی و پدر را که آیهی استرجاع میخواند به یک جمله نواختی که: پدرجان، ما را چه باک که برحق میرویم و برحق میمیریم، و پدر شادمان دست به آسمان برداشت و برایت دعا کرد که: فرزندم، خدا پاداش نیکویت دهد.
اکبراز این است که تو را نمیتوان شناخت و رشادتت را و شجاعتت را و حمیتت را، و جوانمردیت را نمیتوان فهمید.
ای نمایندهی هرچه احسان و سخاوت و بخشش، ای مهمان نواز، ای دستگیر نیازمندان، به رسم همیشهی زندگیات که فقیران و درماندگان را به گِرد خویش جمع میکردی و همچون جدت علی(ع) لقمه در دهانشان میگذاشتی و بی هیچ منتی نیازشان را پاسخ میگفتی، دستان پراز نیاز ما را بگیر و ما را به جرعهای از کرامتت سیراب کن که سخت نیازمند توایم.
جوان رشیدحسین(ع)، سالروز میلادت، سالروز تولد پیامبر(ص) است، روز میلاد علی(ع) و فاطمه(س) است، روز ولادت حسن(ع) و حسین(ع) است. روز میلادت روز شکفتن تمام گلهای زیبای باغ علوی است که تو نمایندهی همهی زیباییها وخوبیها و کمالات آنان در کربلایی.
۱۱شعبان، سالروز میلاد با برکت حضرت علیاکبر(ع) و روز جوان بر همهی جوانان عاشق و شیفتهی علی اکبرِ حسین، مبارک باد.
عبدالکریم خاضعی نیا
موسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورع-دزفول