نام کتاب: روز دهم ۲؛ مجموعه سخنرانیهای عاشورایی
مؤلف:محمدرضا سنگری
محلنشر: تهران
ناشر: خورشید باران
تاریخ انتشار: ۱۳۸۶
تعداد صفحات:۱۶۶
کتاب پیشرو، شامل نه سخنرانی از دکتر محمدرضا سنگری است که توسط واحد پژوهش مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا، جمعآوری و ویراستاری و چاپ شده است. عناوین سخنرانیها عبارتند از:
۱- رازماندگاری ۲- روز عاشورا ۳- درسهایی از کربلا ۴- تحلیل واقعه عاشورا ۵- اربعین ۶- شخصیت حضرت زینب(س) ۷- علیاصغر ۸- شمر کیست؟ ۹- سخنی با ذاکرین اباعبدالله(ع)
نگاهی به پیشینهی شمربن ذی الجوشن
یکی از افراد مقابل اباعبدالله الحسین(ع)، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی (ع) در جنگ صفین و جانباز امیرالمومنین(ع). کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنیین کسی حالا در کربلا شمر میشود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض میشود. شمر آدم کوچکی نیست اگر من نیایشهای شمر را برای شما میخواندم و به شما نمیگفتم که اینها مال شمر است شما زار زار گریه میکردید. حال میکردید. هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقهی خانهی خدا میزد چگونه با خدا زمزمه میکرد !
فرض کنید الان از صحنه کربلا خارج شدهاید، یک نفر به شما هم بگوید همه چیز برای رفتن شما به خانهی خدا آمادهاست، آیا شما حاضرید با پای پیاده به این سفر بروید؟ مطمئناً میگوئید: نه! اما اگر به این سفر سه و چهار ماه که زخم، خستگی، تشنگی و گرسنگی دارد. یک بار بروید بار دیگر به شما بگویند، نمیروید. این آقایی که ما صحبتش را میکنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدمهایی بوده که عرق میخوردند، عربده میکشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستادهاند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند . بسیاری از آنها اهل تهجد بودند. وقتی ا مام علی(ع) ابن عباس را برای اطلاع از وضع خوارج فرستادند، در برگشت، ابن عباس گفتند:« مردانی را دیدم که ضجههایشان در نیمه شب بلند بود. شب صدای تلاوت قرآنشان همه جا میپیچید. میتوانستی قیچی به دست بگیری و زانوهای پینه بستهی آنها را از فرط عبادت بچینی. حتی خط اشکی که ریخته بودند روی گونههایشان نقش بستهبود. بدون وقفه ذکر میگفتند. این چنین افرادی با علی(ع) جنگیدند. فکر نکنید که آنهایی که با علی جنگیدند یا به کربلا آمده بودند، افرادی کافر و بدون وضو بودند. در کربلا صدای تلاوت قرآن در آن طرف بلند بود و برخی از این افراد قهرمانان جنگهای امیر المومنین(ع) بودند.
اجازه بدهید کمی دقیقتر نگاه کنیم. تعدادی از این افراد با پیغمبر(ص) هم دیدهشدهاند. وقتی امام حسین(ع) به کربلا وارد شد بعضی از این افراد را صدا زد و فرمود:« مگر شما پیغمبر را ندیدید؟» الان این افرادی که پیغمبر را دیده بودند و رو به سوی قبله نماز میخواندند ، رو در روی امام ایستادهاند. امروز من در کتاب تاریخ مسعودی میخواندم که در کربلا هر روز ۲۰۰۰۰ نفر در فرات غسل میکردند .غسل” قربه الی الله” که حسین(ع) را بکشند و میگفتند : غسل میکنیم تا ثوابش بیشتر باشد.
در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله(ع) برای نماز خواندن، اذان میگفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمیخواند.آنها هم نماز میخواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله(ع) میگویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آنها میگوید:« نماز شما قبول است ؟!» درگیری میشود و حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبد الله به شهادت رسیدند. قصهی کربلا خیلی عجیب است و به این سادگی که ما تصور میکنیم نیست. امام حسین (ع) وقتی وارد کربلا میشوند خود را معرفی میکنند:« مردم این عمامه را میشناسید؟» مردم میگویند :« بله ،این عمامه را برسر پیغمبر دیدهایم . »زره ، شمشیر و حتی اسب ابا عبدالله متعلق به پیغمبر است. و مردم هم این را میدانند. مردم میگویند: ما می دانیم که تو پسر پیغمبر خدا هستی ! اگر میدانید که پسر پیغمبرم و پدرم علی و مادرم فاطمه و عموی من حمزه سیدالشهدا و عموی ما جعفر که با دو بال در بهشت پرواز کرده است، پس چرا باز بر روی من تیغ میکشید؟میگفتند با وجود همهی اینها ما تو را خواهیم کشت .بیا با یزید بیعت کن و غائله را تمام کن . ما راحت زندگی میکردیم ،تو آمدی و زندگی ما را به هم ریختی.
بسیاری از این افراد یار امام علی بودند در صحنه نبرد در مقابل چشم مولا زخم خوردند . چهار هزار نفر از این افراد که الان در کربلا هستند به امام نامه نوشته بودند. بسیاری از چهار هزار نفری که همراه عمربن سعد به کربلا وارد شدند، نقاب بر چهره داشتند و از امام(ع) خجالت میکشیدند چون او را میشناختند. و امام آنها را می شناخت. بسیاری از این افراد ۲۱ سال پیش یعنی در سال ۴۰ هجری قمری امام را در کوفه در کنار پدرش حضرت علی(ع) دیدهاند .آنها نامههایی عاشقانه ، نامههایی که با خون خود إمضا کرده بودند برای امام نوشتند. آخرین نامههایی که در دوازدهم ماه مبارک رمضان به دست ابا عبد الله رسید حدود شصت إمضا داشت که با خون إمضا شده بود. یعنی؛ ای حسین، تا آخرین قطرهی خون در کنار تو هستیم ! الان آمدهاند در کربلا در مقابل امام جمع شده اند! برای جنگیدن با امام، با فرزند پیامبر!
چه خصوصیاتی باعث شکل گیری شخصیت های منفی می شود ؟
ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفت، جانباز امیرالمومنین بود کسی که درکنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگهای حضرت علی (ع) به این جا رسید ؟ این مسئله نیاز به تحلیل و بررسی دارد .این هشدار و انذاری است برای امروز و فردای ما. برای جمعه ای که امام زمان میآید. انتخاب امام زمان انتخابی است از سنخ یاران ابا عبد الله. هر که همانند آنها بود را میپذیرد و به جمع خود متصل میکند و اگر نبود میرود. میگویند امام زمان برای رفتن به بصره، از خوزستان عبور میکند . بعد از فتح بصره به کوفه وارد میشوند، بعد از استقرار حکومتش. اردن، اسرائیل و بعد از آن دیگر نقاط جهان را فتح میکند. آیا امروز من و شما از یاران امام هستیم یا نه؟ امام زمان یک روز جمعه ظهور میکنند. فرض کنید فردا روز جمعهای است که امام ظهور میکنند ، ما که خبر نداریم . در روایات آمده آنقدر درگیر زندگی هستید که ناگاه صدا بر میخیزد و دعوت میکند . امام حرکت میکنند و یارانش به او متصل میشوند. آیا ما با این مشخصاتی که از کربلا میگوییم از یاران امام هستیم. شمر با سه ویژگی، شمر شد:
(۱) اولین خصوصیت شمر این بود که میگفت: شکم از همه چیز برای من مهمتر است. مهم بود که غذای خوب بخورد و برای دست یافتن به این غذا دست به هرکاری میزد.
آیا غذا برای شما اولین مسئله در زندگی است؟ در خانوادههای ما وقتی که شام را خوردند به فکر ناهار فردا هستند. یکی از سخنان امام خمینی(ره) این است:«خداوند از میان همه موعظههای قرآنی یک موعظه را برای ما انتخاب کردهاند وآن موعظه این است :
«قل إنّما أعَظکُم بِِِواحِده أن تَقُوموا لِلهِ» تقوموا یعنی برای خدا برخیزید قرآن میفرماید: اگر هیچ موعظهای را گوش نمیکنید یک موعظه را گوش کنید. آن هم،« برای خدا بایستید.» هرکس میایستد در حالت عادی، اول سر بالاست و بعد سینه و شکم. به عقیده شما از هفت میلیارد آدمی که در کرهی زمین زندگی میکنند، چند نفر به این شکل ایستادهاند؟ آیا بسیاری ازآنها بر عکس نایستاده اند؟ بسیاری از آنها اولین مسئله شان شکم است و بعد از آن مغز، که برخی حتی به مغز هم نمیرسند ….