انقلاب اسلامی ایران، زمانی به پیروزی رسید که نیمی از جمعیت جهان، تحت سیطره جهان بینی ماتریالیستی و حکومتهای کمونیستی اداره میشد و نیم دیگر، تحت حاکمیت جهان بینیهای اُمانیستی و سکولاریستی غربی قرار داشتند.
این انقلاب در دورانی به ثمر نشست که نگرشهای دینستیزانه و دینگریزانه، بخش اعظم کره زمین را فرا گرفته و انقلاب اسلامی ایران، قیام علیه این فرایند بود، به عبارتی میتوان انقلاب اسلامی ایران را قیام دین و دینمداران علیه لامذهبی و ظلم و ستم بلوک شرق و غرب، قلمداد کرد.
بر اساس دیدگاه کسانی که دارای بینش الهی هستند و نقش ویژهای در پیروزی انقلاب اسلامی داشتهاند، تلاش تمام انبیاء، اوصیاء و مجاهدان الهی، در طول هزاران سال، برای برقراری حکومت الهی و حاکمیت قانون عدل الهی در روی زمین، به وسیله این انقلاب به نتیجه رسید و همین امر، منشأ عظمت این انقلاب شد. [۱]
حضرت امام خمینی نیز اساس حرکت انقلابی و نهضت خود را دین قرار داده و توجه ویژهای به عنایتها و حمایتهای معنوی امام عصر(عج) نسبت به انقلاب داشتند. ایشان در یکی از سخنان خود میفرمایند: «خدا همراه شماست؛ امام زمان(عج) دعا گوی شماست. از چه میترسیم؟ چرا بترسیم؟ مایی که راهمان راه خداست…».[۲] همچنین میفرمایند: «شما میدانید که این پیروزی به دست آمده است؛ لکن این من نبودم که این پیروزی را به دست آوردم، خدای تبارک و تعالی، در سایه امام زمان(عج) ما را پیروز کرد».[۳]
استفاده از دین و موعود باوری در سخنان امام چنان گویا است که اندیشمندان غربی در مورد ماهیت انقلاب اسلامی چنین میگویند: «ایران نخستین انقلاب سیاسی ـ اسلامی موفق را به جهان عرضه کرد. انقلابی که با نام «اسلامی» و با شعار «الله اکبر» بر مبنای ایدئولوژی و نهادگرایی شیعه و رهبری روحانیت و غیر روحانیت استوار بود».[۴] «از نظر آمریکا از سال ۱۹۷۹، ایران با استفاده از شمشیر قدرتمند سیاست اسلامی، مشروعیت نظم منطقهای را به چالش کشیده است. رهبری این کشور، ایران امروز و نیز جهان خارج را از خلال منشور موعودگرایی اسلامی مینگرد».[۵]
«برنارد لوئیس» که از اندیشمندان یهودی در آمریکا بوده و تأثیر اندیشههای او بر جامعه علمی آمریکا غیر قابل انکار میباشد، شاخصه انقلاب ایران را دینی بودن دانسته و تحولات ایران را ایدئولوژیکی بیان میکند. او میگوید: «در سال ۱۳۵۷ شمسی، تحولاتی در ایران آغاز شد که تغییرات عمدهای را نه تنها در ساختار حکومت، بلکه در تمامی نهادهای اجتماعی آن کشور ایجاد نمود. پیامدهای انقلاب ایران، مرزهای کشور را درنوردید و به فضای خارج از مرزهای ایران رسید. انقلابها خود را به شکلهای مختلفی نشان میدهند. انقلاب ایران خود را در تعابیر اسلامی مطرح میکند. یعنی به عنوان نهضتی دینی، تحت رهبری دینی، عمل مینماید. نظم گذشته را با ادبیات دینی نقد میکند و طرحهایی را برای آینده و ایجاد نظم جدید ارائه میدهد. انقلابیون مسلمان به نخستین روزهای اسلام به عنوان الگوی عالیه خویش نگاه میکنند».[۶]
نگاه دقیق امام به جهان بینالملل و استفاده صحیح از ادبیات دینی باعث گردید تا انقلاب ایران، تافتهای جدا بافته و الگویی مناسب جهت انقلابهای ظلمگریز در جهان گردد و آموزههای انقلاب اسلامی فراتر از مرزهای ایران و کشورهای اسلامی رفته و تا قلب اروپا نفوذ کند. اندیشه سیاسی امام و عملیاتی نمودن آن در ایران، باعث رونق دین گردید و برخلاف دیدگاهی که دین را افیون تودهها میپنداشت، امروز این دین و آموزه موعودباوری است که جهان را به سمت معادلاتی نوین سوق میدهد.
«جیمز بیل» متفکر و محقق آمریکایی، در فصلنامه مسائل خارجی ـ نشریه وزارت خارجه آمریکا ـ امواج پویای انقلاب اسلامی ایران را چنین توصیف میکند: «موجی که از شناخت و بیداری، تودههای جهان اسلام را فرا گرفته است، از یوگسلاوی و مراکش در غرب تا اندونزی و مالزی در شرق تداوم دارد. این موج، مولود انقلاب اسلامی ایران است».[۷]
این گستردگی نهضت اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران به حدّی روشن میباشد که حتی ابا ابان، سیاستمدار و اندیشمند مشهور اسرائیلی در نشریه «تایمز لندن» زبان به اعتراف میگشاید: «انقلاب اسلامی و پیامهای آن، کوتهاندیشی نیست. کسانی که چشمان خود را به روی واقعیتها بستهاند و حقایق را نادیده میگیرند، باید بدانند که انقلاب اسلامی، فصل جدیدی در تاریخ اندیشههاست. من احساس میکنم که این اندیشهها بهویژه در خاورمیانه شیوع یافتهاند».[۸]
ایدئولوژی ضد استعماری و دینمدار نهضت امام خمینی باعث گردیده تا بلوک شرق و غرب، برای اولین بار در جنگ سرد، موضعی واحد اما خصمانه نسبت به انقلاب ایران اتخاذ کرده و آن را در قالب جنگ نظامی، تحریمها و نبرد فرهنگی پیگیری نمایند. «هسته اصلی برداشتهای ایالات متحده از اسلام، هراس، حیرت و نگرانی عمیق درباره آمیزش دین و سیاست است. چنین به نظر میرسد که آمیزهای از این دو برداشت، جنبههای اساسی سیاست لیبرال ایالت متحده را به چالش فرا میخواند».[۹]
اگرچه نباید فراموش نمود که این اندیشهها با احیاگری امام خمینی، جایگاه خود را در میان امتهای اسلامی و غیر اسلامی به دست آورد و به طور کلی: «امام، نهادِ آن چیزی است که به اسلامگرایی معروف است. اگر کمال آتاتورک را میتوان فردی در صدد اجرای طرحهای متعدد غربی کردن به حساب آورد، چهره امام خمینی پایان دهنده کمالیسم است»،[۱۰]
استقرار نظام دینی در ایران باعث گردید تا تمام معادلات غرب، جهت سلطه بر منابع عظیم خاورمیانه به هم بریزد. انقلاب اسلامی در ایران و از دست دادن یک همپیمان مهم در منطقه [شاه]، دولت کارتر را بهتزده کرد و سقوط شاه، بنا به گفته «برژینسکی» مشاور امنیت ملی کارتر، به لحاظ راهبردی برای ایالات متحده و به لحاظ سیاسی برای شخص کارتر، فاجعه آمیز بود.[۱۱]
«نظریه پردازان غربی معتقدند که آرام ساختن طوفان اسلام، تنها در سایه استحاله جمهوری اسلامی ایران یا شکست انقلاب اسلامی میسر است»؛[۱۲] از این روی، در طول سه دههای که از گسترش نهضتهای اسلامی میگذرد، صدها جلد کتاب و هزاران جزوه و مقاله درباره انقلاب اسلامی، اسلامگرایی و دنیای اسلام در اروپا و آمریکا منتشر شده است؛ که اکثر قریب به اتفاق آنها به انتقاد و بدگویی از جنبشهای اسلامی، سرکوبی رهبران این نهضتها و تحقیر قشرهای امت اسلامی ـ که جان و مال خود را فدای اهداف خود کردهاند ـ پرداخته است.[۱۳] در همین راستا، رسانههای تصویری در غرب به منزوی ساختن انقلاب و بیاعتباری آن توسط ابزارهای دروغین اما جذاب، همت گماشته و به تولیدات انبوه دست زدهاند. در این میان میتوان به فیلمهای «اسکندر»، «بدون دخترم هرگز»، «۳۰۰»، «پرسپولیس» و بازیهای رایانهای «دلتا فورس»، «اولین نبرد»، «سام ماجراجو در پرسپولیس» اشاره کرد.
جالب است بدانیم که علیرغم تلاش دشمن و غرب سلطهجو، امروز به یاری امام عصر(عج)، معادلات جهانی به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم خورده و بنا بر اعتراف نشریه «لس آنجلس تایمز» خشم اعراب از آمریکا و اسرائیل باعث چرخش افکار عمومی، به نفع ایران در برابر آمریکا شده است.[۱۴]
«لس آنجلس تایمز» در تأیید مطلب خود به نظرسنجی «دانشگاه مریلند» و «مؤسسه زاگبی» اشاره کرده و میگوید: «بدبختانه ایران، ابرقدرت افکار عمومی جهان است». اما نباید فراموش نمود که این الطاف الهی، وظیفه ما را در حمایت از انقلاب اسلامی ایران سنگینتر کرده است. اکنون بیش از پیش میتوان این سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی را درک نمود که اساس نهضت را دینی و تحت حمایت ولیعصر(عج) معرفی نمودند و استمرار آن را بسته به اتحاد، همبستگی و اعتماد به حمایتهای حضرت مهدی(عج) دانستهاند.
ایشان میفرمایند: «همه آقایان بنا را بر این بگذارند که کارهایشان را از روی وظیفهشان عمل بکنند… ببینند در یک مملکتی هستند که در رأس این مملکت، امام زمان(عج) مراقبشان هست».[۱۵] «روی موازین مادی، روی موازین عادی، باید ما با یک یورش، از بین رفته باشیم. باید همه ما یک لقمه آنها شده باشیم و لکن قدرت ایمان، پشتیبانی خدای تبارک و تعالی و اتکال به ولی عصر(عج) شما را پیروز کرد. … این معجزه بود، این امر الهی بود، این وحی الهی بود. این جماعت ایران که با هم شدند، خدا پشتیبان آنها بود و الان هم هست. کاری نکنید که عنایت خدا ـ خدای نخواسته ـ کم بشود. کاری نکنید که برای ولی عصر(عج) ایجاد نگرانی بکنید».
به هر روی، امروز این انقلاب ـ که امید است زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج) باشد ـ در اختیار ما قرار گرفته و وظیفه ما پاسداری از انقلاب اسلامی با محوریت دین و آموزه مهدویت میباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*. فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مهدویت.
- محمد تقی مصباح یزدی، انقلاب اسلامی جهشی در تحولات سیاسی تاریخ، ص ۲۰٫
- امام خمینی صحیفه نور، ج۱۰، ص۱۳٫
- همان، ج۴، ص۲۳٫
- جان ال اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ص۴۹٫
- فواز جرجیس، آمریکا و اسلام سیاسی، ص۲۱۹٫
- برناردلوئیس، زبان سیاسی اسلام، ص۲۵٫
- حسین واعظی، ایران و آمریکا، ص۳۲۳٫
- همان، ص۳۱۹٫
- فواز جرجیس، آمریکا و اسلام سیاسی، ص ۲۸٫
- ابراهیم متقی، رویارویی غرب معاصر با اسلام، ص۲۹۷، ایشان از «عبدالوهاب صالح بابیر» نقل نموده است.
- فواز جرجیس، همان ص۱۲۱٫
- حسن واعظی، استعمار فرانر، جهانی سازی انقلاب اسلامی، ص۳۵۱٫
- ن. ک: پرفسور حمید مولانا، ظهور و سقوط مدرن، ص۱۰۸٫
- کیهان، گزارش روز، به همت ایرج نظافتی، ص۵، ۷/۶/۸۹، ش۱۹۷۲۹٫
- صحیفه امام، ج۹، ص۱۷٫
*محمد شهبازیان ـ دوماهنامه امان شماره ۲۷