خانه / شعر های عاشورایی / متن ادبی / با ابوحمزه تا خدا (بخش سوم)

با ابوحمزه تا خدا (بخش سوم)

خدای خوب من. من آن کسی هستم که نه در تنهایی از تو شرم کردم و نه در آشکارا. من آن ناسپاسم. من آن نافرمانم. من آنم که بسیار مهلتم دادی ولی توبه نکردم. من آن کسی هستم که انبوه گناهان، او را از چشم تو انداخته است. ولی خدایا، من که باشم که از سر غرور و عناد، رودر روی تو بایستم و نافرمانی‌ات کنم؟
من کجا و تو کجا؟ گناه من از کوچکی من است از حقارتم در مقابل عظمت تو. از پیروی کردنم از هوای نفس. خدایا مرا از خویش مران. آخر جز تو کسی را ندارم که به سویش نظر کنم. اگر تو مرا از درت برانی هیچ دری به سویم باز نخواهد شد و اگر تو دستم را نگیری هیچ کس دست گناهکار من نخواهد گرفت.
 به عزتت سوگند اگر به زنجیرم کشی و بین همه، مرا تنها از بخششت محروم کنی، باز هم از تمنا و دعا و خواهش و نیایش دست برنخواهم داشت. اگر در آتشم افکنی، از درون شعله‌های آتش و از میان فریادهای دوزخیان، فریاد خواهم زد: انی احبک،  من تو را دوست دارم.
عبدالکریم خاضعی نیا
telegram

همچنین ببینید

جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا

نام کتاب: جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا مؤلف: محمدرضا هدایت پناه محل نشر: قم ناشر: ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.