خانه / شعر های عاشورایی / غزل / به نام عشق…(علی فردوسی)

به نام عشق…(علی فردوسی)

به دست خسته ی شعرم کسی قلم داده است
همان کسی که قلم را به محتشم داده است
قلم به دست گرفته ست و نوحه می خواند
چه نوحه ای! که به او عرش و فرش دم داده است
کدام دست؟ کدامین قلم؟ چه می گویم؟
برید دست قلم را، به من علم داده است
به هر کسی ندهند این مقام و منصب را
خدا به هرکه ادب می دهد، چه کم داده است!؟
به دستگیری ام آمد اگر چه دست نداشت
به نام عشق، که عباس اجازه ام داده است

علی فردوسی

telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.