دوست دارم برایتان امشب، غزلی عاشقانه بنویسم
در شب بیست و پنجم شوّال، از شما بی بهانه بنویسم
آه آقای آسمانی من… جعفر بن محمد صادق…
سر به زیر آمدم! دعایم کن، ساده و خاضعانه بنویسم
مکتب جعفری چشمانت… سال ها پیش شاعرم کرده
حال با این همه تعلّل، من! آمدم شاعرانه بنویسم
حرف ها دارم و نخواهم زد، تو زبان اشاره می دانی
همه را با نگاه می فهمی… نه که من دانه دانه بنویسم
اگر از رنج های کهنه ی تو… می شود شعر جاودانی ساخت
رو کن آن زخم های پنهان را… گرچه من ناشیانه بنویسم
حتم دارم که خوب می دانی، ای امام صبور و صادق من…
من قسم خورده ام که تا هستم از شما صادقانه بنویسم
وحیده افضلی