چکیده
در این مقاله تلاش بر این بوده که هدفمند بودن قیام عاشورا با توجه به برخی کتب مورخان، همانند ابناعثم کوفی، علامه مجلسی، ابن اثیر و ابن نما بیان شود.
نویسندهی مقاله پس از ذکر مقدمهای کوتاه به موضوع اصلی که نماز است پرداخته و نماز را از دیدگاه امام حسین(ع) مورد بررسی قرار داده است.
تجلی نماز ظهر عاشورا در ادبیات فارسی و شرح نماز خوف آن حضرت در کربلا که نقطهی اوج آن نماز ظهر عاشوراست از جمله موضوعاتی است که در پایان به آن اشاره میشود.
نماز ظهر عاشورا
در خصوص رویداد بینظیر نهضت عاشورا تاکنون سخن بسیار گفته شده است. از هنگام وقوع این حادثهی جانگداز چه بسیار پژوهشگران، تاریخ- نویسان و سخنورانی که هریک به سهم خود کوشیدهاند تا جلوهای از این حماسهی بیمانند را به تصویر درآورند، و بدین ترتیب ادای دین و اظهار ارادتی به پیشگاه مقدّس حضرت سیّدالشهداء(ع) داشته باشند. امّا با این وجود در هر عصر و زمانهای، باز هم آثار دیگری که روایتگر نگاه تازهایست، به رشتهی تحریر درآمده است. کثرت این آثار، گواه آن است که با مرور زمان نه تنها این انقلاب عظیم به فراموشی سپرده نمیشود بلکه بارقههای هستی بخش نوینی از آن چشم جهانیان را روشن میکند. همچنین تغییر نگرشها و بر حسب دگرگونی و نیاز زمان، «پررنگتر شدن» یکی از جلوههای بیشمار نهضت عاشورا، از دیگر نکاتی است که هیچگاه نباید از خاطر دور داشت. زیرا این امر به منزلهی پاسخگویی به نیازهای آن دوران است. واقعهی عاشورا و درک آن بستگی فراوانی دارد. با شناخت افزونتر تمامی عناصری که پدید آورندهی این رویداد شگفت بودهاند. به عبارت دیگر هر اندازه مطالعه و ژرف اندیشی دراین قلمرو بیشتر باشد، معرفت درک زوایای گستردهی آن میسّرتر ودر نهایت زیباییها و عظمتهای بیکران این رخداد ملموستر خواهد شد.
و آنگاه است که سالک این راه درخواهد یافت که در همهی منازل این مسیر، چه ارتباط سنجیده، هوشمندانه و خارقالعادهای نهفته است که سرتاسر عشق و شور و درد و پیام است، پیامی به همهی عصرها و نسلها. و امام، این انسان کامل، و اسوه و الگوی الهی، در این نهضت انسانساز به طور عملی طریق نجات و رستگاری را رهنمون میشود تا گمگشتگان اعصار با اقتدای به او به سر منزل مقصود راه یابند.
اگر بگوییم عاشورا زیباترین و پرمفهومترین تابلوی هستی است، سخنی به گزاف نگفتهایم. زیرا در هیچ تابلویی و در هیچ یک از دورانها این همه مفاهیم به طور فشرده و کامل و زیبا در کنار هم و در یک جا گرد نیامده است. و در این میان باز هم به جرأت باید گفت که در طول تاریخ هیچ تصویری زیباتر از نماز ظهر عاشورا وجود ندارد. نماز ظهر عاشورا، نیایش سرخی است سرشار از رمز و راز، کهکشانی است از زیبایی ومعنا.
نماز ظهر عاشورا روایتیاست از جنس آسمان که هر صاحبدلی را متحیر میکند و بیتردید، در مقام عمل بالاترین تأکید و سفارش بر اهمیت جایگاه فریضهی مقدس نماز است.
زیبایی و صلابت نماز شکوهمند ظهر عاشورا آنچنان است که تمامی راویان، تاریخ نویسان و ادبا در آثار خویش از آن با عظمت بینظیری یاد کردهاند و مقام الهی و پایمردی ملکوتی آن حضرت را در برپا داشتن این فریضهی مقدس درمیدان خون وخطر، ستودهاند.
تجلّی نماز در نهضت عاشورا تنها به نماز ظهرعاشورا ختم نمیشود. «تاسوعا» و«عاشورا» که برگرفته از اعداد ۹و۱۰ عرب است تنها به روزهای نهم و دهم ماه محرم اطلاق میشود و این واژه که دربرگیرندهی مفاهیم فروانی است هرگز به روزهای نهم و دهم دیگر ماههای قمری اطلاق نشده است. لذا بدون تردید این امر حکایت از ویژگیهای منحصربه فرد این دو روز شگفتی آفرین دارد که سراسر، رمز و راز و نماد و پیام است.
ابن اعثم کوفی در کتاب«الفتوح» پیرامون نیایش حضرت امام حسین(ع) و خانواده و یارانش در تاسوعا مینویسد: «امیرالمؤمنین حسین(ع)، آن شب را در طاعت وعبادت زنده داشت. گاه در رکوع و گاه در سجود میگریست و تضرع میکرد و از خدای تعالی آمرزش و عفو میخواست. برادران، اصحاب، اهل بیت و شیعهی او همچنین آن شب را در طاعت و عبادت بودند. از ایشان آن شب هیچ کس نخفت. همه در نماز بودند و از خدای تعالی آمرزش میطلبیدند.»۱
درکتب دیگر مقتل نویسان، ضمن شرح یورش سپاه ابن سعد به خیمههای امام حسین(ع) وبستن آب به روی آن حضرت ومحاصرهی آن جناب آمده است که: «حضرت امام حسین(ع) برادر ارجمندش حضرت ابوالفضل العباس(ع) رابه عنوان سفیر نزد عمربن سعد فرستاده وفرمودند:… اگر میتوانی تا فردا از ایشان مهلت بگیر. امشب را ازما بازگردان. شاید ما امشب برای پروردگار خود نماز خوانده؛ دعا کنیم و از او آمرزش بخواهیم زیرا خدا خود میداند که من نماز و تلاوت کتابش، قرآن ودعای بسیار و استغفار را دوست میدارم.»
در بحارالانوار پیرامون حال وهوای امام حسین(ع) ویارانش درشب تاسوعا آمده است: «وبات الحسین واصحابه تلک اللیله ولهم دَویّ کد ویّ النحل مابین راکع وساجد وقائم وقاعد.»
یعنی، امام حسین(ع) ویارانش آن شب را درحالی به پایان رساندند که میان خیمهها به دعا و نماز و تلاوت قرآن و رکوع و سجده، ایستاده و نشسته مشغول بودند و زمزمه داشتند همانند لانهی زنبور.۲
با این اوصاف درمییابیم که فقط نماز عاشورا در هنگامهی خطر و مصیبت اقامه نشده است بلکه نمازهای شب عاشورا نیز در هنگامهی خوف یورش سپاهیان عمربن سعد اقامه شده و علیرغم مصائب و مشکلاتی که برای امام(ع)، خانواده و یارانش به وجود آمده بودند، هیچگونه تزلزلی درعزم و ایمان راسخ آن پیشوای راستین پدید نیامده بود تا بدان جا که عاشقانه از نماز و دعا و تلاوت قرآن سخن میگفت. نکتهی مهمی که در این شب نهفته است این که امام با این حال که از طریق الهام رؤیا توسط جدّ بزرگوارش حضرت رسول اکرم(ص)از سرنوشت خویش آگاه شده است و به لحاظ عقلی نیز یقین دارد که دشمنان دست از او برنمیدارند، به دلیل عشق به نماز و عبادت به درگاه پروردگار شبی را مهلت میخواهد و چنانکه درتمامی کتب تاریخی ثبت و ضبط شده است، انگیزهی اصلی او از این در خواست تنها فرصتی برای نیایش و راز و نیاز با معبود بیهمتاست و راز جاودانگی تاسوعا وشب عاشورا دراین نیایش خالصانه وآسمانی نهفته است. شب عاشورا شب عاشقانهترین نمازهاست و پیامش آن است که تنها مردان و زنانی میتوانند عاشورا بیافرینند که دراین شب تا صبح به نماز ومناجات با خالق یکتا برخاسته باشند.
سخن از عاشورا، سخن از عالیترین ونابترین جلوههای ارزشهای الهی وانسانی است. عاشورا نقطهی اوج و قلّهی رفیع تابناکترین آموزهها ومفاهیم والاست. عاشورا تحقّق آرمانها و تبلور صداقت اسلام است. پس نماز ظهر عاشورا، نمایندهی تمام عیار ارزش و اعتباری است که نیایش در این مکتب آسمانی دارد. به راستی نماز ظهر عاشورا را میتوان معیار مرتبهی نماز درنزد پروردگار یکتا به شمار آورد. مرتبهای ژرف وتفکّربرانگیز.
ابن اثیر و دیگر مقتل نگاران در باب نماز ظهر عاشورا نوشتهاند: ابوثمامهی صائدی، که نامش عمروبن عمرو، و از شمار یاران حضرت امام حسین(ع) بود نگاهی به آسمان افکند و متوجّه شد که زوال ظهر و وقت نماز فرا رسیده است. از این رو پیش امام(ع) آمد و عرض کرد: «نَفسی لکَ الفداء انّی اَری هؤلاء، قَد اقتَربوا مِنک، لا والله لا تُقتل حتّی اُقتل دونک واُحبّ اَن القی الله وقَد صَلیَّت هذِهِ الصَلوه الّتی دنا وَقتها.»
یعنی:«جانم به فدایت؛ میبینم که این مردمان به تو نزدیک گشتهاند و سوگند به خدا که تو کشته نخواهی شد. تا قبل از من که در پیش روی شما کشته شوم، امّا دوست دارم که هنگامی خدای را دیدار کنم که این نمازی را که وقت آن نزدیک شده است بخوانم.»
امام حسین(ع) سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: «ذکَرَتَ الصَّلاه جَعَلَکَ اللهُ مِنَ المُصَلّین الذّّاکِرین! نعم هذا اَوّلُ وَقِتها.»
یعنی:«یاد نماز افتادی؛ خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد، آری این آغاز وقت نماز است.» سپس فرمود: «ازاینها بخواهید دست از جنگ بردارند تا ما نماز بخوانیم!»
در این هنگام حصین بن تمیم فریاد زد که «نماز شما قبول نیست.»
و حبیب بن مُظاهر به او پاسخ داد : «زَعَمتَ اَنّها لا تُقبل مِن آل الرَّسولِ وَ تُقبل مِنکَ یا حِمار!»
یعنی: «تو گمان کردهای که نماز خاندان پیامبر خدا پذیرفته نیست اما نماز تو مقبول است، ای الاغ.»
بنا به گفتهی ابن شهرآشوب پس از این سخن، کار زار سختی بین حبیببن مظاهراسدی و حصین بن تمیم در گرفت و حبیب بن مظاهر چنان ضربهای بر اسب حصین بن تمیم زد که اسب همراه با وی به زمین سقوط کرد. دراین فاصله حبیب بن مظاهر و حرّبن یزید ریاحی پس از نبردی دلاورانه به شهادت رسیدند و به دیدار معبود شتافتند. امام گرچه از غم ازدست دادن دو تن از یاران وفادار خویش آن هم با آن وضع فجیع اندوهناک بود اما با بقیهی یاران خود به نماز ایستادند و به صورت نماز خوف این فریضهی الهی را در حالی اقامه فرمودند که به گواه تاریخ نگاران، زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی در پیش روی آن حضرت و یارانش به دفاع ایستاده بودندتا آسیبی به حضرت رسد.
برخی دیگر از مورخان همچون «ابن نما» در «مثیرالاحزان» گفتهاند که «حضرت امام حسین(ع) نماز ظهر عاشورا را به صورت فرادی و اشاره خواندهاند.»
لیکن آنچه اکثریت تاریخ نگاران و مؤلفان مقاتل در خصوص آن متفق القولند آنکه، سعیدبنعبداللهحنفی سینه و سر و صورت خویش را سپر تیرهای زهرآگین دشمنان قرار داد تا امام(ع) و یارانش نماز را به جا آورند. و چون زخمها در بدن او فراوان شد و نتوانست دیگر روی پای خود بایستد بر زمین افتاد در حالی که این جملات را بر زبان میآورد: «اللّهم العنم لعن عاد وثمود و ابلغ نبّیک منّیِ السلام ، وابلغه ما لقیت من ألم الجراح، فانّی اردت بذلک ثوابک فی نصره ذریّه نبّیک صلی الله علیه و آله.»
یعنی:«خدایا ایشان را همانند قوم عاد وثمود از رحمت خود دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسیده است به او ابلاغ فرما که هدف من در این کار یاری فرزند رسول تو بود.» پس سعیدبن عبدالله حنفی روی خود را به سوی امام کرده و عرض کرد:
«اَو فیت یا بن رسول الله؟»
یعنی:«آیا به پیمان خود عمل کردم، ای فرزند رسول خدا؟»
و امام(ع) پاسخ فرمودند:«نعم اَنت اَمامی فی الجنه»
یعنی: «آری، تو در بهشت پیش روی من هستی!»
و به دنبال این سخن روح از پیکر مجروح او به آسمانها پرواز کرد. در این هنگام عمربن سعد که از دیدن این منظره بیطاقت شده بود به عمروبن حجاج دستور داد تا تیراندازان امام(ع) و یارانش را تیر باران کنند. خصوصاً آنان از این فرصت سوء استفاده کرده و اسبان یاران حضرت را از پای در آوردند چنان که گفتهاند تنها اسب ضحاک بن عبدالله مشرقی از این مهلکه جان سالم به در برد و نماز ظهر عاشورا اینگونه در هجوم مصائب اقامه گردید.
گرمای شدید هوا، تشنگی فراوان، بیشرمی دشمنان، خطر تیرها و یورشهای بیامان، اندوه شهادت یاران و بسیاری از علل و عوامل دیگر، هیچکدام در آن روز تاریخی نتوانست کوچکترین خللی در برپایی این فریضهی مقدس ایفا نماید. و امام(ع) اینگونه راه را بر هر بهانه و مستمسکی برای ترک نماز بست و اهمیت و عظمت آن را یاد آور شد.
حضرت امام حسین(ع) انگیزهی بزرگ خود را در انقلاب کبیر عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر و احیای دین جد گرامی خویش معرفی میکند و مگر نه اینکه ستون دین جد عظیم الشان او نماز است؟ پس نماز را همانگونه که جدش سفارش فرموده نباید سبک شمرد و نماز را میبایست«اول وقت» بهجای آورد. و این حقیقت بزرگ در عاشورا به صورت واقعیتی عینی به ظهور در آمد. از دیگر سو امام حسین(ع) با نماز ظهر عاشورا به تمام وجدانهای بیدار ثابت کرد که هدف او از بر پایی نهضت عاشورا، دینخواهی و عمل به تکلیف بوده است و نه در خواستهای نفسانی و هواهای دنیوی.
امام(ع) با نمازظهر عاشورا صداقت، خلوص، ایمان و اصالت خود را به عنوان رهبری الهی به اثبات رساند.
نماز ظهر عاشورا، تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان یک نهضت الهی با سایر نهضتهاست. در کربلا جنگ با معنویت و ارشاد بیگانه نیست. امام(ع) در پی خونریزی نیست و با نماز خود و خطبههای آسمانیش دمی از دعوت به خیر و نیکی باز نمیایستد. حتی در رجز خوانیها هم این حقیقت بزرگ کاملاً نمایان است.
نکتهی دیگری که در این باب شایان ذکر است آنکه سپاهیان یزید که خود را مسلمان و پیرو خلیفهی مسلمین معرفی میکردند با حمله به امام(ع) و عدم رعایت حرمت نماز، ماهیت پلید و ضد دینی خود را برملا کردند و موجبات رسوایی خود را فراهم آوردند.
نماز از نگاه امام حسین(ع)
در تاریخ یعقوبی۴، عقد الفرید، ابن عبد ربه اندلسی۵، احقاق الحق۶ وکتابهای بسیار دیگری آمده است که روزی از حضرت زین العابدین امام علی بن حسین(ع)پرسیدند که چرا فرزندان پدرت اندک هستند؟ امام(ع) پاسخ فرمود: «به دلیل آنکه پدرم،امام حسین(ع) در هر شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند، پس دیگر وقتی برای سرگرمی و فراغت بازنان نداشت.»
در تاریخ طبری۷ از عبدالله بن زبیر نقل شده است که چون خبر شهادت امام حسین(ع) را شنید، بیاختیار این سخن بر زبانش جاری شد: «امّا و الله لقد قتلوه، طویلاً باللیل قیامه، کثیراً فی النهار صومه»
یعنی: «به خدا سوگند مردی را کشتند که قیامش در شب طولانی و روزهاش در روز بسیار بود.»
ابن صباغ مالکی در کتاب«فصول المهمه»۸ روایت کرده است که هر گاه حضرت امام حسین(ع) برای نماز میایستاد رنگش به زردی میگرایید و چون علت این امر را از ایشان جویا میشدند، میفرمود: «ما تَدرون بین یدی مَن ارید ان اقومَ.»
یعنی: «هیچ میدانید در پیش روی چه کسی میخواهم بایستم!»
در «ربیع البرار زمخشری» نقل شده است که آن حضرت در موسم حج، پس از طواف، نزد مقام ابراهیم نماز بهجای میآورد و پس از نماز گونههای مبارکش را بر مقام نهاده میگریست و با خشوع و خضوع بیمانندی به مناجات و راز و نیاز با پروردگار مشغول میشد.
در بیش از پانزده روایت و کتاب از اهل سنت به سندهای مختلف آمده است که آن حضرت(ع)بیست وپنج بارپیاده به زیارت حج مشرف شدند و هر بار مرکبهای حضرت از پشت سر ایشان میرفتهاند. در «عیون المجالس» روایت شده است که انسبنمالک چون با آن حضرت به مکه میرسید. آنگاه حضرت از او میخواست که هنگامی که به مزار حضرت خدیجه کبری(س) همسرگرامی پیامبر اسلام(ص) رسیدند او را تنها بگذارد… انس میگوید من به گوشهای رفته پنهان شدم و دیدم امام(ع) نماز بسیار خواند و شنیدم که با خدا چنین میگوید:
یاربّ، یاربّ، انت مولاه
فارحم عبیدا الیک ملجاه
یاذَالمعالی علیکَ مُعتَمدی
طوبی لمن کنتَ أنتَ مولاهُ
طوبی لمن کان خائفاً ارقاً
یشکو الی ذِی الجَلالِ بَلواه
وما بِهِ عِلّهٌ ولا سُقمٌ
اَکثَرُ مِن حُبِّه لِمَولاهُ
اذا اشتَکی بَثَّهُ وغُصَتَهُ
اَجا بَهُ اللهُ ثُمَّ لَبّاهُ
اذَا ابتَلی با لظَّلامِ مُبتَهِلاً
اکَرَمَهُ اللهُ ثُمَّ ادُناهُ
یعنی: «پروردگارا، پروردگارا تویی مولای من، رحم کن بندهی کوچکی را که پناهگاش تویی ای آنکه صاحب برترین کمالاتی! تنها تکیهگاه من تویی، خوشا آنکه مولایش تو باشی، خوشا به حال کسی که خدمتگزار و بیدار باشد و به خدای ذوالجلال شکوهی گرفتاری خود کند، بی آنکه درد و رنجی داشته باشد جز محبت بسیاری که نسبت به مولای خود دارد. هرگاه شکوهی راز واندوه خود را به نزد او برد خدایش پاسخ دهد و درخواستش را لبیک گوید. هرگاه به تاریکی دچار گشته و روی تضرع به درگاهش برد خداوند مورد اکرامش قرار داده به خود نزدیکش کند.»
انسبن مالک میگوید در این هنگام ندایی شنیدم که در پاسخ امام(ع) میگفت:
لبیک عبدی و انت فی کنفیِ
و کلـّما قـلت قـد علـمناه
صوتک تشتاقه ملائکتی
فحسبک الصوت قد سمعناه
دعاک عندی یجول فی حجب
فحسبک الستر قد سفرناه
لو هبّت الریح من جوانبه
خرّ صریعاً لِما تغشّاه
سلنی بلا رغبه و لارهب
و لا حساب انّی انا الله
یعنی: «بله بندهی من! که تو در کنف حمایت من هستی و هر آنچه را گفتی همه را دانستهایم، فرشتگان من همه مشتاق آوای تو هستند و آوایت کافی است که آن را شنیدهایم، دعای تو تا رسیدن به نزد من از پردهها میگذرد و اینک پردهها را دریدم و دیگر حجابی برای تو نیست، اگر باد از اطرافش بوزد سبب میشود تا او بر زمین افتد به خاطر آنکه از خود بی خود گشته است، بدون هیچ ترس و واهمهای و حسابی هر چه میخواهی بخواه که من همان خدای تو هستم.»
در کتاب «مقتل الحسین» اخطب خوارزم نیز در (مراسیل) روایت شده است که شریح گوید: چون به مسجد رسول خدا(ص) در مدینه وارد شدم در آنجا حسینبنعلی(ع) را دیدم که به سجده رفته و گونه بر خاک نهاده و با خضوع و خشوع به رازو نیاز با پروردگار بیهمتا مشغول است و…
در خصوص نماز از نگاه حضرت اباعبداللهالحسین(ع) سخن بسیار است. آن حضرت بسیاری ازاوقات مبارک خویش را به نماز ومناجات میگذراند که گزیدهای از نیایشهای معروف ایشان توسط گروهی از دانشمندان گردآوری و به صورت کتابی با نام «صحیفهی حسینیه» چاپ و منتشر شده است. به علاوه از آن حضرت نیایش معروفی با عنوان«دعای عرفه» به یادگار مانده است که دارای معارف و حقایق پرارزشی است و شیعیان غالباً درهنگام توقف در صحرای عرفات به خواندن این دعا میپردازند و از معارف بیکران آن بهره مند میشوند .
نماز و عبادت در نگاه امام حسین(ع) آنچنان که علیبنشعبه در کتاب «تحف العقول» از آن حضرت روایت کرده است نه چون سوداگران به قصد درخواست و طلب و نه چون بردگان از روی ترس است بلکه برترین شکل عبادت، نیایش آزاد مردان است که خداوند را از روی سپاس گزاری عبادت می کنند.
تجلی نماز ظهر عاشورا در ادبیات فارسی
در طول تاریخ حیات بشری چه بسیار وقایع بزرگی پدید آمده که علیرغم تمامی بزرگی و عظمتشان هرگز مورد اعتنا و توجه ادبا و سخنوران قرار نگرفته و یا ورود این وقایع به قلمرو هنرو ادبیات بسیار کوتاه و کمرنگ بوده است. اما نهضت بزرگ عاشورا واقعهای است که قرنها چون نگینی درخشان بر تارک ادبیات درخشیده است و چه بسیار شاعران نکته سنجی که به سبب ارادت به پیشگاه مقدس حضرت امام حسین(ع) اشعار فراوانی در مدح و منقبت آن حضرت سرودهاند و بر این شور آسمانی هیچ نقطهی پایانی وجود نداشته است. به تحقیق میتوان ادعا نمود که تا کنون در خصوص هیچ واقعهای همانند قیام کربلا تا این اندازه اثر هنری خلق نشده است و در این میان نماز ظهر عاشورا نیز همواره به عنوان موضوعی شگفت و خارق العاده مورد تحسین و تمجید سخن سرایان چیره دست قرار گرفته است. و شاعران در توصیف مقام ارجمند وخلوص صادقانهی آن حضرت در روز عاشورا به ترسیم نماز ظهر عاشورا پرداختهاند.
نماز ظهر عاشورا دارای مضامین بدیع و والایی است. مضامین متعددی که هر یک دنیایی است از زیباترین جلوههای آسمانی. این نماز آمیزهای است از حماسه، دین خواهی، مظلومیت، شرف، آرمانگرایی، حقانیت، اصالت وتعهد.
از آنجا که بیان تمامی این آثار در این مجال نمی گنجد، لذا در این فرصت با ارائهی ابیاتی گلچین شده از گلزار ادبیات پارسی بسنده میکنیم با این توضیح که آنچه در پی میآید تنها معدودی از اشعار شاعران معاصر را در بر میگیرد:
حبیب الله خباز
چون در نبرد کرببلا عرصه گشته تنگ
با تیغ و تیرو سنگ گرفتی ادامه جنگ
از خون زمین ماریه گردید لاله رنگ
ز آیینهی نماز چو باید زدود زنگ
گفتا یک از رجال که وقت نماز شد
باید از این فریضه کنون سرفراز شد
کریمی مراغه ای
نازم به عاشقی که در عشق باز کرد
در خاک و خون تپیدن او کشف راز کرد
تا هر بشر بداند اهمیت نماز
با خون وضو گرفت و شروع نماز کرد
غلامرضا سازگار(میثم)
ناله و فریاد و سوز و شور و درد و اهل رازم
من نمازم، من نمازم، من نمازم، من نمازم
با صلات و با قیام و با قعود و با قنوتم
تا قیامت هر چه دارم باز مدیون حسینم
کاظم جیرودی
حسین(ع) از خون پاکش تا وضو کرد
وصال روی جانان آرزو کرد
نماز از حرمت خون شهیدان
خدا داند که کسب آبرو کرد
جعفر رسول زاده
تیرها بر تنم فرود آیید
تا امامم نماز بگزارد
استاد محمود شاهرخی(جذبه)
کردند جان نثار چو عقد نماز بست
ز آزادگان عشق دو تن پیش روی او…
یاورهمدانی
نیایش را که با صوت جلی خواند
صفای سینه ی صافی دلی خواند
چه شوری ظهر عاشورا به پا کرد
نمازی که حسین بن علی(ع) خواند
عباس براتی پور
ای شده کشته در راه احیای دین
سر، فراز نی و تن به روی زمین
این ندا می رود تا به عرش علا
اشهدُ انک، قد اقمت الصّلاه
حبیب چاییچیان(حسان)
ولی والاترین معراج عشقم
نماز ظهر عاشورای من بود
رضا خیری(شکیب)
سرو آزاد تویی، لاله و شمشاد تویی
تا ابد در افق عاطفه فریاد تویی
چون به احیای نماز است قیام تو حسین(ع)
من فدای عطش سرخ کلام تو حسین(ع)
زهرا صفایی
ترک سجاده و نماز نکرد
گرچه از جان بریده بود حسین(ع)
صالح محمدی امین
از کربلای مقدس، می آید آوای مردی
آوای نورانی او «انی احب الصلوه» است
محمود تاری(یاسر)
در هر نفسش سوز و گداز است حسین(ع)
سر چشمه ی هر راز و نیاز است حسین(ع)
می خواند نماز آخرین را در خون
یعنی که فدایی نماز است حسین(ع)
علی غفر الهی(ماهر اصفهانی)
یک جهان عشق و فداکاری و مهر و عاطفت
جلوه گر شد در نماز ظهر عاشورای تو
سیف الله خادمی(خادم )
آن تابش بی غروب در پهنه ی دشت
از معرکه ی کرببلا باز نگشت
بگذشت ز هر چه داشت حتی سر و جان
اما ز نماز خویش هرگز نگذشت
سید حجت الله آزاده
جهد کن بر نماز اول وقت
این پیام شهید عاشوراست
محمود عندلیب
دانی پیام شاه جگر تشنگان چه بود؟
در تنگنای حادثه ی کربلا، نماز
نیلوفر صفایی
در سایه ی قنوت تو راه نجات ماست
از آخرین نماز تو، دین خدا به پاست
دکتر حسین رزمجو
نماز ظهر عاشورای آن پاک
که بر شد از زمین تا اوج افلاک
علی وحید دستگردی(برزگر)
اگر از کربلا یاد آری ای دوست
نمازت را سبک نشماری ای دوست
سید محمود مرتضوی نائینی(ناظر)
در زمین کربلا در روز عاشورا حسین(ع)
زیر تیغ و تیر دشمن خواند بی پروا نماز
کامران شرفشاهی
قامت به نماز ظهر عاشــــورا بست
آمــوخت به مـــا نــماز را اول وقت
اسماعیل رفاهی
سرورو سالار دشـــــــت کربلا
با نــــمازی کــــار صد اعجاز کرد
علی نجات سیاوشی
قامت سبز حـــضورش در نماز
سرخ گون هــنگامه ای را کرده ساز
و………..
نماز خوف
آنچه که احساس میشود نباید ناگفته بماند ذکر تاریخچهای از نماز خوف است که نماز ظهر عاشورا، امتداد و نقطهی اوج آن است.
خواندن نماز در بحبوحهی جنگ بیتردید امری شگفت و بسیار قابل توجه است اما این نکته که نخستین بار این امر از کجا و چگونه آغاز شده است و شرح استمرار آن بسیار واجب وضروری است. زیرا نکات تازهای را بر ما آشکار میسازد که مهمترین این نکات یافتن ریشهها و شناخت زمینههایی است که نماز ظهر عاشورا نسبت به آن دارای ارتباطی مستقیم و معنی دار است.
در تفسیر نمونه آمده است۹: «هنگامی که پیامبر(ص)با عدهای از مسلمانان به عزم مکه وارد سرزمین حدیبیه شدندو خبربه گوش قریش رسید خالدبن ولید به سرپرستی یک گروه دویست نفری برای جلوگیری از پیشروی مسلمانان به سوی مکه، در کوههای نزدیک مکه مستقر شدند، هنگام ظهر بلال حبشی اذان گفت و پیامبر(ص) نماز ظهر را به جماعت برگزار کردند.
خالد بن ولید از مشاهدهی این صحنه در فکر فرو رفت و به افراد خود گفت: در موقع نماز عصر که در نظر آنها بسیار پر ارزش و حتی از نور چشمان خود آنرا گرامیتر میدارند باید از فرصت استفاده کرد و با یک حملهی برقآسا کار مسلمانان را در حال نماز یکسره کرد.
«در این هنگام آیه ۱۰۲ سورهی مبارکهی نساء نازل شد و دستور نماز خوف را که از هرحملهی غافلگیرانهای جلوگیری میکند به مسلمانان داد و این خود یکی از موارد اعجاز قرآن کریم است که قبل از اقدام دشمن نقشههای آنها را نقش برآب میکرد. گفته میشود خالدبن ولید با مشاهدهی این صحنه ایمان آورد و مسلمان شد.»
در آیه ۱۰۲ سوره مبارکه نساء (۴) آمده است: «وَإذَا کُنتَ فِیِهم فَأَقَمتَ لَهُمُ الصَّلَواهَ طَائِفَهٌ مِّنهُم مَّعَکَ وَلَیأخُذُوا أسِلحَتَهُم…»
یعنی: «و هنگامی که در میان آنها باشی و(در میدان جنگ) برای آنها نماز را بر پا کنی، باید دستهای از آنها با تو(به نماز) برخیزندو سلاحهایشان را با خود برگیرند، و هنگامی که سجده کردند(و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند و آن دستهی دیگر که نماز نخواندهاند(ومشغول پیکار بودهاند) بیایند و با تو نماز بخوانند. به آنها بگو باید وسایل دفاعی و سلاحهایشان را(در حال نماز) با خود حمل کنند، (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و متاعهای خود غافل شوید و یکباره بر شما هجوم آورند. و اگر از آنان ناراحتیدو یا بیمار (ومجروح) هستید، مانعی ندارد که سلاحهای خود را بر زمین بگذارید، اما وسایل دفاعی خود را با خود بردارید، خداوند عذاب خوار کنندهای برای کافران فراهم ساخته است.»
گفتنی است که در شأن نزول این آیه اکثر مفسران اتفاق نظر دارند. لذا مبنای نماز خوف را میتوان از این تاریخ به شمار آورد. و اما دستور خواندن نماز خوف به این شرح است که نمازهای ۴رکعتی به ۲رکعت تبدیل میشود، نمازگزاران در میدان نبرد به ۲گروه تقسیم میشوند، گروه اول ۱رکعت را با امام میخوانند و امام پس از اتمام ۱رکعت، توقف میکند، آن گروه رکعت دوم را به تنهایی انجام میدهند و به جبههی جنگ باز میگردند. سپس گروه دوم جای آنهارا میگیرندو۱ رکعت از نماز خود را با امام و رکعت دوم را فرادی میخوانند.۱۰
حضرت امیرالمؤمنین امام علی بن ابیطالب(ع) نیز نسبت به نماز بسیار علاقه و تأکید داشتند و در هنگامهی نبرد نیز نماز را از یاد نمیبردند. در کتاب«وسایل الشیعه» در این باره آمده است که در بحبوحهی جنگ صفین، آنگاه که ابن عباس متوجه شد که امام علی(ع) مراقب ومنتظر وقت نماز است، سؤال نمود که ای امیر المؤمنین(ع) مثل آنکه نگران مطلبی هستید؟ حضرت پاسخ داد: «آری مراقب زوال شمس و داخل شدن وقت نماز ظهر میباشم» ابن عباس گفت: «ما در این موقع نمیتوانیم دست از جنگ برداریم و مشغول نماز شویم.» امیرمؤمنان(ع) پاسخ فرمود:«اِنَّما قاتلَنا هُم عَلَی الصَّلوهِ.» یعنی: «ما برای نماز با آنان میجنگیم.»
امامحسین(ع) پرورش یافتهی دامان چنین پدری است که حتی در«لیله الهریر» آنجا که توطئهها و دسیسهها اورا از هرطرف درمیان گرفته است ازنماز به عنوان هدف عالی خود یاد میکند.
حسین بن علی(ع) سبط رسول(ص)خداست که حتی درکوران مبارزه بامشرکان وکفار ملعون قریش، دست از نماز نمیشوید.
درسی که امام حسین(ع) در روز عاشورا به همهی پیکارگران درراه حق میدهد، در واقع ادامهی همان درسی است که جدّ او و پدرش نسبت به آن اهتمام ورزیدهاند. این درس بزرگ، درسی است که ریشه در قرآن کریم دارد که از جانب خدا نازل شده است.
پیشگویی شگفت انگیز رسول اکرم(ص)
در تفسیر نمونه نقل شده است که هنگامی که پیامبر اسلام(ص) آیهی ۵۹ سوره مبارکهی مریم (۱۹) را تلاوت میفرمودند: فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلف اَضاعُوا الصَّلوه…»
یعنی: «پس از آنان، فرزندان ناشایستهای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند.»
حضرت فرمودند: «پس از ۶۰ سال افرادی روی کار خواهند آمد که نماز را ضایع میکنند و در شهوات غوطهور میشوند و به زودی نتیجهی گمراهی خودرا خواهند دید.»۱۲
این پیشگویی اعجاب انگیز رسول اکرم(ص)حکایت از آن دارد که اگر مبداء سخن ایشان را هجرت پیامبر(ص)در نظر بگیریم آنگاه زمان جلوس یزید بر اریکهی قدرت کاملاً منطبق با فرمایش حضرت خاتم الانبیا(ص)است. امامت افراد فاسدی مانند معاویه و یزید برای نماز جماعت و همدستی و همداستانی افراد کوته اندیشی که گرچه،تارک الصلوه نبودند اما از روح تعالیم عالیهی اسلامی بویی نبرده بودند، مصداق کامل پیشگویی الهی رسول عالی قدر اسلام(ص) است. و اگر امام حسین(ع) در روز عاشورا سخن از احیاء دین جد بزرگوارش میگوید و در همه حال به تکریم نماز میپردازد، به لحاظ شرایط اسف انگیز آن دوران و انحراف عظیمی است که تنها امام حسین(ع) میتواند در مقابل آن بایستد و چنان که در احادیث و روایات فراوانی که از شیعه واهل سنت نقل شده است، شهادت امام حسین(ع) در این راه امری قطعی و غیر قابل اجتناب است و امام(ع) خود به خوبی از این سرانجام آگاه بود. سرانجامی که سرآغاز بود. سرآغازی بی سرانجام.
نماز ظهر عاشورا دعوتی بود فراتر از زمان و مکان. و راز بزرگ دیگر نماز ظهر عاشورا تکیه بر این نکتهی عظیم است که روح مقاومت و پایداری، وانگیزهی سلحشوری وجانبازی در جهاد بدون ارتباط با خالق یکتا پدید نخواهد آمد و این باور ژرف امام(ع) بود که:
«وَا ستَعینوُا بِالصَّبرِوالصَّلوه.» در مورد دلبستگی حضرت سید الشهدا(ع) به نماز و اهمیتی که آن حضرت برای نماز و نماز گزاران قایل بودهاند احادیث و روایات متعددی نقل شده است. در برخی از این احادیث نیز حضرت خود راوی حدیثی از رسول اکرم(ص) یا پدر گرامی خود حضرت مولی الموحدین امام علی بن ابیطالب(ع) بودهاند، که مطالعه و بررسی مجموعهی این احادیث و روایات بیانگر شأن وجایگاه این فریضهی الهی در منظر آن حضرت است. به گونهای که گویی نماز با نام آن حضرت عجین است و با زندگانی ایشان پیوندی عمیق ونا گسستنی دارد. شاید به همین لحاظ است که در زیارت نامهی آن حضرت نیز نماز از جایگاهی بس شایسته و والا برخوردار است. چنان که خطاب به آن حضرت آمده است:
«وَ اَشَهدُ اَنّکَ قَد اَقمَتَ الصَّلوهَ واَتَیتَ الزَّکوه وَاَمَرَتَ بِالمَعروُفِ وَنَهیتَ عَنِ المُنکَرِ واَطَعتَ الله وَ رَسوُلَه حتَی اَتیکَ الیَقینُ.»
پاورقی:
۱ـ الفتوح از ابن اعثم کوفی ـ صفحه ۹۰۱
۲ـ بحار الانوارـ جلد ۴۴ ـ صفحه ۳۹۴
۳ـ مثیر الاحزان از ابن نما ـ صفحه ۴۴
۴ـ تاریخ یعقوبی جلد ۲ـ صفحه ۲۱۹
۵ـ عقد الفرید ، ابن عبدر به اندلسی ـ جلد ۲ صفحه ۲۲۰
۶ـ احقاق الحق جلد ۱۱ ـ صفحه ۴۱۸
۷ـ تاریخ طبری ـ جلد ۶ صفحه ۲۷۳
۸ـ فصول المهمه از ابن صباغ مالکی ـ صفحه ۱۸۳
۹ـ تفسیر نمونه ـ جلد ۴ ـ صفحات ۹۹و۱۰۰
۱۰ـ تفسیر نمونه جلد ۴ ـ صفحه ۱۰۳
۱۱ـ وسایل الشیعه ـ جلد ۱ ـ باب ۴۱
۱۲ـ تفسیرنمونه جلد ۱۳ ـ صفحه ۱۰۳