خانه / شعر های عاشورایی / رباعی / دست تو(سلمان هراتی)

دست تو(سلمان هراتی)

زان دست که چون پرنده بی‌‌تاب افتاد
بر سـطح کــرخــت آب‌هــا تــاب افـتاد
دســت تــو چـو رود تا ابد جــاری شد
زان روی کــه در حمـایــت از آب افــتاد
سلمان هراتی

 

 

telegram

همچنین ببینید

مجلس ختم(محمدرضا سهرابی نژاد)

از دشت غــروب، های و هـــو می آید شـــب، مضطرب و پریش مو می آید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.