پاداش مارس 7, 2010 قصه ی لحظه ها ارسال دیدگاه 1,181 بازدید نوشته های مرتبط پایان مطلب قصهی لحظهها دسامبر 25, 2011 زینب و زینالعابدین… دسامبر 18, 2011 اسیری زینب دسامبر 18, 2011 هزار دینار طلا و هزار لباس زیبا هدیه داد به مرد. گفتند: “مگر چه کار کرده؟ این همه پاداش برای چی بود؟” گفت: … “هدیهای که به او دادم در برابر چیزهایی که به پسرم یاد داده، هیچ است.” مرد، معلم یکی از بچههایش بود. منبع: آفتاب بر نی/ زینب عطایی 2010-03-07 admin اشتراک