پس از زیارت قبور “ابراهیم” و “محمد” دو فرزند خردسال مسلم که هر یک دارای ضریحهای چوبی کوچکی است، به طرف روستای حرّ که قبر “حرّ بن یزید ریاحی” را در خود جا داده و در ۹ کیلومتری کربلا قرار دارد حرکت می کنیم. به یکی از زوّار که با تعجب می پرسد مگر قبر حرّ در میان قبور شهدای کربلا و در جوار امام حسین(ع) نیست، می گویم وقتی حرّ به شهادت رسید و ماجرای کربلا خاتمه یافت، اقوام و قبیلهی او به کربلا آمدند و جسد را با خود بردند و در روستایی که در آن زاده شده بود به خاک سپردند. بر فراز گنبد “حرّ” هم پرچم سرخ زیبایی در اهتزاز است. وقتی حرم حضرت “حرّ” که حرم بسیار باصفایی است و من در میان حرم غیرمعصومین بجز حرم حضرت عباس(ع) و سید محمد در مسیر سامرا، چنین حرم باصفایی ندیدهام را ترک می کنیم، عدهای از زوّار خوزستانی را در حالی که سینه می زنند و به زیارت قبر “حرّ” می روند میبینم که نوحهی مداح بااخلاص اهل بیت(ع) حاج حبیباللهمعلمی که بر گردن من و بسیاری از مداحان و نوحهسرایان جنگ و اهل بیت(ع) حق بزرگی دارد و یکی از نعمتهای خدا به مردم خوزستان و بلکه ایران است را می خوانند: حرّ خطاکارم پشیمانم مولا حسین جانم، مولا حسین جانم از کردههای خود پشیمانم مولا حسین جانم، مولا حسین جانم
منبع:کتابتاعشق با عشق-سفرنامهی دمشق،کربلا،مکه غلامعلی رجایی