بدون تو، نه روزهای ما چنان که باید روشناند و نه شبهای ما چنان که باید، آرام…
بدون تو، نه صدای آیهها چنان که باید طنینانداز است و نه نور دیدهها چنان که باید، درخشان…
بدون تو، فریاد پابرهنهها، همان مظلومان همیشهی تاریخ، در گلوها فرومانده و صدای نالهها در چاه رسوب کرده
نه پشت پرچین باغ زراندوزان، بوی نرگس میپیچد؛ اما دلهای مستمند و چشمهای مسکین، همچنان به نور امید زندهاند. به وعده حقیقی خدایی که ولیاش را خواهد فرستاد و زمین را به صاحبانش باز خواهد ستاند….. (۱)
پاورقی:
۱- سید مرتضی آوینی-با تلخیص از انعکاس آفتاب