خانه / قصه ها و داستانها / قصه ی لحظه ها / هفت روز پس از به دنیا آمدن حسین

هفت روز پس از به دنیا آمدن حسین

از به دنیا آمدن حسین هفت روز گذشته بود که اسماء دوباره بردش پیش محمد. پدربزرگ برای نوزاد گوسفند قربانی کرد و هم وزن موهای سرش نقره صدقه داد. اسماء باز هم گریه ی محمد را دید. این‌بار طاقت نیاورد؛ نتوانست نپرسد. پرسید: “این گریه برای چیست؟ هم امروز و هم روز تولد؟ گفت: “گریه می‌کنم برای نوه‌ام. روزی می‌آید که یک عده ستم‌کار از بنی‌امیه او را می‌کشند.”

منبع: آفتاب بر نی/ زینب عطایی

telegram

همچنین ببینید

آفتاب بر نی

آفتاب بر نیReviewed by Admin on Dec 10Rating: اول تن‌به‌تن با حسین می‌جنگیدند. دیدند نمی‌شود؛ ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.