ما سرودخوانان قافلهی عشقیم؛ راهنوردان جادّههای شوق؛ پایکوبان دشتهای وصل و تشنگان دیدار محبوب. از کوفه آمدهایم با شعلهی طور در دل، اشتیاق یعقوب در جان، نیایش و نغمهی داود بر لب و ارادهی نوح در گامها و رهسپردنها. مجمّع همراه طرّماح، فرزندش عائذ، عمر بن خالد، جناده بن حارث، واضح و سعد، از کوفه بیرون زده بودند. طرّماح پیشتر ...
ادامه نوشته »