وَاللهِ لَقَد تَهَدَّمتْ اَرْکانُ الْهُدی قَدْ قُتِلَ عَلّی الْمُرتَضی این صدای محزون و گریهآلود کیست که میان زمین و آسمان پیچیده است؟ این مویه، مویهی کسی است که جان ذرات را میلرزاند. گرد غم بر فرق عالم و آدم میافشاند و موج موج و فوج فوج درد و داغ بر عرش و فرش میریزد! این کیست که میخواند: پایههای هدایت ...
ادامه نوشته »شهادت قرآن ناطق
فرق عدالت شکافت، دیوار آزادگی و جوانمردی فرو ریخت. ثلمهای عظیم و فاجعه ای جبرانناپذیر اتفاق افتاد. دستی پلید با فکری شیطانی ماه را به دو نیم کرد. قرآن ناطق پارهپاره بر زمین افتاد، هستیِ هستی نیست شد. اشک صخرهها جاری است. سوگوارهی سنگها شنیدنی است. خجالت لالهها دیدنی است. عرق شرمندگی بر پیشانی خورشید نشست، ماه سر به زیر ...
ادامه نوشته »امشب کسی سراغ تو را نمیگیرد
امشب کسی سراغ تو را نمیگیرد جز آن مرد بیمار جزامی که تمام شب را به انتظار تیمارنشسته است؛ امشب کسی سراغ تو را نمیگیرد جز آن کودک یتیم که شب را پشت در به صبح رسانده است؛ کسی سراغ تو را نمیگیرد جز آن بیوهزن که دوباره یتیمانش بیپدر شدند؛ هیچکس سراغ تو را نمیگیرد جز آن چاه که ...
ادامه نوشته »شهادت حضرت علی علیه السلام
ای ثانیههای غمگین، ایلحظههای سنگین، ای زمانهای سهمگین، دست از سرم بردارید، رهایم کنید، آنچه شما میگویید را هیچکس باور نمیکند. داستان تلخی را که شما نقل میکنید هیچ شنوندهای راست نمیانگارد. آخر چگونه میتوان باور کرد خورشید بمیرد؟ چه کسیباور میکند ماه با دستان کافری شقالقمر شود؟ چگونه میتوان از زلالی آب، روشنایی خورشید، لذت عدالت، اوج حرّیت و ...
ادامه نوشته »فرق عدالت شکافت…
فرق عدالت شکافت، دیوار آزادگی و جوانمردی فرو ریخت. ثلمهای عظیم و فاجعه ای جبرانناپذیر اتفاق افتاد. دستی پلید با فکری شیطانی ماه را به دو نیم کرد. قرآن ناطق پارهپاره بر زمین افتاد، هستی هستی نیست شد. اشک صخرهها جاری است. سوگوارهی سنگها شنیدنی است. خجالت لالهها دیدنی است. عرق شرمندگی بر پیشانی خورشید نشست، ماه سر به زیر ...
ادامه نوشته »