به روی منبر نیزه ، به وقت صوت قرآنت دو دست عرش را دیدم که می گیرند دامانت خدای عشق بازی ها ! نگاهت هم عبادت بود ملائک سجده می کردند بر لبخند چشمانت جواب تو به هر شمشیر ، هزار الحمدلله بود چه خوش تلفیق می دادی، سلوک عشق و عرفانت همین که آفتاب گرم ، روی معجرم افتاد ...
ادامه نوشته »