کدام دست سیاه، شرنگی چنین در کامت ریخت؛ که قطرهقطره در تشت میچکی و تلخابههای درد را قی میکنی؟ تشت، آیینهی دردهای توست. ترجمان عمری تلخی چشیدن و خون دل خوردن. تشت، قصه روزگاران تنهایی و غربت توست. مگر نه اینکه همراهان نیز شناختندت و زخم زبانها و اشارتهای پیدا و پنهان، هر روز داغی تازه، زهرابهای نو، دردی شکننده ...
ادامه نوشته »السلام علیک یا کریم اهل بیت
نیمهی رمضان سال سوم هجری بود که زمین را شادمان از آمدنت نمودی و قرص کامل ماه را خجل از زیبایی نگاهت. نیمهی رمضان بود که زوج بهشتی زمین را مرور از حضورت کردی و پیامبر رحمت و رأفت و مهربانی نام تو را از سوی خداوند «حسن» گذارد و در حقّت دعا فرمود که: خداوندا من او را دوست ...
ادامه نوشته »