منشأ این مثل نقشی است که در تعزیه بازی می کنند. در تعزیه ها افرادی نقش نعش را به عهده گرفته، روی تخته ای دراز می کشند. اغلب پارچه ی سفید خون آلودی بر پیکر این افراد میکشند، تیرهایی بر آن نصب میکنند و ِآنان را به دوش می گیرند و میچرخانند.
در ایام محرم، گرسنه ای وارد روستایی شد و مردم را در حال تماشای تعزیه یافت. چون اهالی از وی پذیرایی نکردند، ادعا کرد تعزیه خوان است. مردم خوشحال شدند و به پذیرایی از او پرداختند. وقتی سیر شد پرسیدند: چه نقشی بازی میکنی؟ گفت: هیچ نقش، کارم «نعش شدن» است.
این عبارت به بی هنری، ناکارآیی، تنبلی و ناتوانی در انجام مسئولیت اشاره دارد.
منبع: عاشورا در فرهنگ مردم(ضربالمثلها)/مؤلف: محمدعلی عارفیراد