محرم امسال برای ما اهالی موسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورای شهرستان دزفول و بسیاری از همشهریان و هم استانیهای عزیزمان با سالهای قبل متفاوت است.
در مراسم دهه اول محرم امسال جای یک نفر که سالهاست به حضور او در مجالس و محافل عاشورایی و سخنان بلیغ و بدیع و پرشورش عادت کردهایم خالی است. حضوری که بسیار تاثیرگذار و مانا و ماندگار بوده است.
کسی که تمام عمرش را در راه نشر فرهنگ عاشورا گذرانده و با تحمل رنجها و مشقتهای فراوان توانسته است بسیاری از گم گوشههای این نهضت عظیم را شناسایی و به دوستداران اهل بیت(ع) بشناساند.
دهه اول محرم هر سال، محقق عاشورایی دکتر محمدرضا سنگری در زادگاه خود، دزفول، حضور داشت و مثل یک سرباز آماده به خدمت و پا در رکاب، از هیچ تلاشی در این راه مبارک دریغ نمیکرد.
ایشان در دهه اول محرم هر سال حدود ۱۰۰ سخنرانی داشتند که به همت موسسه عاشورا برنامهریزی و در جدولی منظم در اختیار مشتاقان قرار می گرفت. برنامههایی که همگی صدابرداری و تصویربرداری شده و پس از پیاده سازی و ویرایش در نهایت به کتاب تبدیل می شدند.
برنامههای دهه اول محرم ایشان از ساعت ۷ صبح و همزمان با آغاز به کار مدارس شروع می شد و از این مدرسه به آن مدرسه و از این دبیرستان به آن دبیرستان ادامه پیدا می کرد. استقبال نوجوانان و جوانان، دختران و پسران از این برنامهها بسیار چشمگیر و همراه با شور و اشتیاق فراوان بود زیرا امام حسینی که ایشان به زبان بچهها و برای بچهها معرفی می کرد همان امام واقعی بود که در صورتی که درست معرفی شود همه به اوج زیبایی او پی خواهند برد.
وقت نماز ظهر و عصر برای ادارات و سازمانهای مختلف در نظر گرفته می شد تا کارکنان و کارگران نیز از درسها و آموزههای عاشورایی بی بهره نمانند.
ادامه برنامهها از حدود ساعت ۴ عصر آغاز می شد که معمولا اختصاص به برنامههایی با حضور خواهران داشت. سهم زینب(س) از کربلا، عفاف و حجاب، فرزندپروری در نگاه امام حسین(ع)، آموزههای تربیتی قیام عاشورا، زنان عاشورایی، شخصیت حضرت زینب(س) و.. برخی موضوعات مطرح شده در این جلسات بود.
نماز جماعت مغرب و عشا زمان دیگری برای سخنرانی ایشان بود که هر شب در یک مسجد و پس از برگزاری نماز جماعت انجام می شد.
پس از آن برنامه های ثابت هر شب در موسسه عاشورا بود که در کتابخانه علامه مخبر دزفولی برگزار می شد.
حدود ساعت ۲۱ آغاز برنامههای دیگر ایشان در مساجد مختلف و هیئت رزمندگان شهرستان دزفول بود و در نهایت دیگر مجالسی که گاه تا ساعت یک شب ادامه می یافت پایان بخش جدول برنامه متراکم روز و شب ایشان بود.
در این میان پاسخ به پرسشهای گوناگون عاشورایی که از طریق تلفن و پیامک از سراسر کشور مطرح می شد و پرسشهای حضوری قبل و بعد از برنامهها و حتی در محل اقامتشان در منزل پدری یکی دیگر از برنامههای جنبی این حضور بود.
جالب است که بدانید در میان این برنامهها ایشان در برنامههای سخنرانی در اهواز، شوش، شوشتر، اندیمشک، شهرهای حومه و شرکتهای حاشیه دزفول هم حضور پیدا می کردند.
این حجم از حضور و ایراد سخنرانی بدون شک اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است.
انجام مصاحبه های تلویزیونی و رادیویی و گفتگو با سایتهای مختلف نیز در خلال برنامهها انجام می شد.
به مجموعه فعالیتهای ایشان در دهه اول محرم باید نوشتن نوحه و نثر و تصحیح برخی نوحه ها و مضامین تیترهای نوحه ها و… برای مداحان و شاعران اهل بیت(ع) را نیز افزود.
اینجانب به عنوان مسئول برنامهریزی ایشان که سالهاست در این ایام در کنارشان هستم باید اعتراف کنم که علیرغم این همه کار و برنامه ایشان هیچ گاه در برنامهای کم نگذاشت و سوالی را بیپاسخ رها نکرد و دل هیچ خادم و عاشق امام حسین(ع) را نرنجاند. او در امر تبلیغ از همه وجود خود مایه گذاشت و می گذارد و هیچ چشمداشتی از هیچ کس نداشته و ندارد.
دکتر سنگری در برابر برخی ناملایمات و ندیدنها و بد دیدنها و کج سلیقگیها نسبت به خودش و موسسه عاشورا همیشه صبور بوده و هست و در این سالها هیچگاه زبان او به غیبت و شکوه باز نشد. شاخصترین خصوصیت ایشان جدای از وجوه علمی و تسلط کم نظیرشان بر بسیاری از علوم و فن سخن وری و.. صداقت و عامل بودن ایشان به آن چیزی است که می گوید و از این است که حرف هایش به دل می نشیند و تاثیرگذار است.
دکتر برای اجرای این برنامههای سخت از غذا و خواب به راحتی می گذرد ولی هرگز از نماز جماعت و اول وقت نمی گذرد.
دکتر از هیچ کس و هیچ گاه چیزی به عنوان مزد و پاکت و… دریافت نکرده است و اگر چیزی دریافت کرد آن را برای چاپ کتابها و نشریهها و دیگر کارهای موسسه عاشورا به موسسه تحویل داد. او در بسیاری از مواقع حتی بلیطش را خودش تهیه میکرد و می کند و هیچگاه از آن همه مخارج و صرف وقت و مشکلات با کسی نگفت و نمی گوید.
ناگفتههای بسیاری از او در دل دارم که نمی توان گفت و خواسته است که گفته نشود. این چند سطر هم بدون اطلاع ایشان و در فضای عدم حضورشان در دزفول و حضور در امر تبلیغ در مکانی دیگر نوشتم. خواستم بگویم در این روزگار وانفسا که بسیاری از آدمها از انجام کمترین کارها که برای آن بهترین مزد را دریافت می کنند مضایقه می نمایند هنوز هم هستند انسانهایی که بی هیچ توقع هزاران کار مهم را انجام می دهند.
در روزگاری که خیلیها برای تصاحب یک میز و صندلی ریاست و نمایندگی و… در کشور دست به هر کاری میزنند افرادی هم مثل دکتر سنگری هنوز هستند که علارغم درخواست ها و امکان ها فقط به تلاش برای خدمت به تعالی فرهنگ می پردازند.
استاد دم شما همیشه گرم که در هر دم و بازدم نام مبارک حسین (ع) را زمزمه می کنید.
به قول خودتان خدای حسین یارتان و یادتان
عبدالکریم خاضعی نیا

درود بر شما
استاد دکتر سنگری هر جا باشند، در ادامه عاشورا و کربلا وقت و عمر خویش را بذل میکنند. و دعا می کنیم سلامت باشند
وقتی استاد را اول بار دیدم فکر کردم اگر یار و خدمتگزار حضرت سیدالشهدا(ع) این همه صفا و صمیمیت دارد و رایحه خلوصان مشام جان انسان را می نوازد پس خود امام حسین(ع) چگونه می تواند باشد؟