پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرهاست
در رکابت جان سپردن افتخار شیرهاست
بر زبان عشق بوده در شب قدر این سخن:
پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرهاست
پیش از این تیر نگاهت برده جان را از تنم
پس چه باک از اینکه حالا قبله گاه تیرهاست
من سپر بودم برای لحظه ی معراج تو
این نماز آخر من در خور تکبیرهاست
پیکر خونین..تبسم..دامن تو..اشک من..
چشم دنیا تا ابد مبهوت این تصویرهاست
سید علیرضا شفیعی