نه پیامبر، نه شهید شمشیر محراب، نه نُه شهید مسموم مظلوم، نه حتی مادری که حسین محصول و پروردهی آغوش اوست …. راستی چرا؟
پاسخ پرسش را در رمز و راز اربعین باید جُست.
اربعین، روز کمال و بلوغ عاشوراست. روز « پایان اقتدار بیداد»، شکست شوکت دروغین عبیدالله و یزید و بازگشت پیروزمندانه و عزتمندانه کاروانی است که چندی پیش زیر باران تازیانه و توهین و شماتت و قساوت به کوفه و شام رفت.
چون عاشورا، پاسدار حریم اسلام، زندهکنندهی فضیلتها و عظمتها و در یک کلام «عامل بقای اسلام» شد و اربعین نقطه کمال عاشوراست، پس پاسداشت اربعین پاسداشت «همهی اسلام» است و چون حسین (ع)، میراثدار همهی انبیاست، اربعین او، اربعین همهی انبیاست. در زیارت اربعین میخوانیم که: اعطیتهُ مواریث الانبیاء یعنی حسین «یکی» نیست، «همه» است و در نتیجه اربعین روزی برای همه است! برای پیامبر، علی، حسن، فاطمه و …
در کربلا وقتی زینب کبری(ع)، به قتلگاه میرسد و پیکر پاره پارهی برادر را میبیند میگوید الیوم ماتَ جدی رسول الله، الیوم مات ابی علیبن ابی طالب، الیوم مات اخی حسن، الیوم ماتَتْ اُمّی فاطمه، یعنی حسین، همه است. خون او جلوهگاه همه عظمتهاست. در حسین و عاشورایش، پیامبر و علی و فاطمه و حسن هستند و حسین یکی است که همه است و اربعین او، اربعین همه.
اربعین حسین(ع) پایان بخش دو عنصر ویرانگر و ایمانسوز و تباه کشیده است، جهالت و حیرت و ضلالت. در زیارت اربعین میخوانیم که بذل مهجه فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیره الضلاله. حسین ، جان خویش را عاشقانه بخشید یا بندگان را از جهالت و سردرگمی و بلاتکلیفی رهایی بخشد. اربعین، روز پایان گم شدگی، سردرگمی، گیجی و گمراهی است و مگر هدف همهی انبیا و امامان جز رسیدن به این کمال، چیز دیگری است؟
وقتی اربعین تحقق همهی این آرمانها باشد. وقتی روز افتادن پردهها و تماشای «حقیقت عریان و شکوهمند قرآن» باشد چرا مکرر نباشد.
در اربعین ما نیز با حسین (ع) میثاق و پیمان دیگر باره میبندیم. پیمان همراهی با او و حرکت بر همان جاده و صراط مستقیمی که او ترسیم کرده است.
اربعین، روز زیارت فضیلت و خوبی و زیبایی است. روز حضور جان در کربلا، روز مرور واقعهای که گذشت تا در کربلا، با کربلا و کربلایی بمانیم.
اربعین، روز تصمیم گیری برای استمرار عاشورا، در جان و جهان است.
محمدرضاسنگری