خانه / مقالات / مقالات پژوهشی / آموزه های مشترک معرفتی در خطبه فدکیه و خطبه های حضرت زینب(س)(بخش۵)

آموزه های مشترک معرفتی در خطبه فدکیه و خطبه های حضرت زینب(س)(بخش۵)

تهیه و تنظیم: مهربان کلیددار، فاطمه فولاد، و با تشکر از آقای محسن ریاضی

زیرنظر مهندس عبدالکریم خاضعی نیا

۴) تذکر و یادآوری انذار الهی

مفهوم انذار درلغت

انذار از ریشه« نَذَرَ» گرفته شده به معنای ترساندن و آگاه ساختن(منتهی الارب)آگاه ساختن وترسانیدن از عواقب امری پیش ازفرارسیدن آن(از اقرب الموارد). بیم کردن(ترجمان القران جرجانی) بیم کردن درابلاغ (ناظم الاطبا).

انسان همواره درمعرض خطا واشتباه است ونفس سرکش همواره اورا به سوی بدی‌ها فرامی‌خواند. همانگونه که درقرآن کریم میخوانیم«أنَّ النَفسَ لأمّارّهَ بالسوءِالا ما رَحِمَ ربی…[۱]» «نفس آدمی ‌را به گناه و بدی فرمان می‌دهد». به سبب خطرناک بودن نفس اماره، خداوند گاهی شیوه انذار و هشدار را در پیش می‌گیرد تا بدین گونه خواسته‌های او تعدیل و از طغیانش کاسته شود. بر این اساس دربرخی شرایط، انذار بهترین راه نجات آدمی ‌از تباهی و مایه حیاتبخش وی است[۲].

به تعبیر زیبای سعدی:

درشتی و نرمی‌به هم در، به است                       چو رگ زن که جراح ومرهم نه است

از نمونه‌های تنبیه و ترساندن در قرآن، رفتار نادرست و ناپسند قوم یهود و واکنش تنبیه‌گونه خداوند در برابر رفتار ناشایست آن‌هاست. خداوند درقرآن می‌فرماید:«فبظلم من الذینَ‌هادوا حرَّمناعلیهم طیبات….[۳]» پس به سزای ستمی‌که از یهودیان سرزد و به سبب آنکه مردم بسیاری را از راه خدا بازداشتند چیزهای پاکیزه‌ای که برآنان حلال شده بود حرام کرد.

ودرآیه ۱۳۰سوره انعام می‌خوانیم:«یامعشرَالجِنِّ وَالانسِ اَلَم یأتکم رُسُلٌ منکم ….»ای گروه جن وانس مگر رسولانی ازخودتان سوی شما نیامدند که آیات مرا برشما می‌خواندند و شما را از دیدار امروزتان بیم می‌دادند ….

ودرآیه ۲سوره مدثر خداوند خطاب به پیامبر رحمت می‌فرماید: «قُم فَأنذِر». برخیز و بترسان و یا در آیه ۵۵ ذاریات آمده«وَ ذَکِّرفإن الذکری تنفع المؤمنین»در این آیات خداوند به پیامبر(ص) فرمان می‌دهد که بامفاهیم بلند قرآن به مردم تذکر بده ومسائل رابه آن‌ها یادآوری کن و پند و اندرزشان ده که این امر به حال مؤمنین مفید و مؤثر خواهد بود[۴].

طبق آیات روحبخش قرآن تذکرو هشدار واندرز درقرآن با روش‌های متعددی بیان شده ازجمله:

۱٫یادخدا ۲-یادآوری نعمتهای الهی ۳-یادآوری سرگذشت دیگران ۴-یادآوری مرگ وقیامت و…..

این روش‌های هشدار وانذار در سخنان وسیره ائمه اطهار و بزرگان دین موج می‌زند با دقت درکلام ائمه می‌توان به این نتیجه رسید که تمام رفتارو منش ائمه وبسیاری از امامزادگان به همین روش قرآن بوده است.

امام علی(ع) می‌فرماید:«آن کس که تورا هشداد داده مانند کسی است که تو را مژده داده است[۵]».

درخطبه فدکیه حضرت زهرا(س) آمده:«پس ای پسر ابی قحافه حال که چنین است این تو واین مزرعه فدک .این تو واین شتر. مرکبی مهارزده وآماده برای سواری. برگیروببر. اما بدان که روز رستاخیز تو را دیدار خواهد کرد. چه نیکو داوری است خداوند وچه نیکو پیشوای است محمد. وعده تو درآن روز است».

حضرت زینب(س) بعد از حادثه عاشورا درقصر یزید می‌فرماید: «ای یزید گمان نکن آنان که در راه خداکشته شده‌اند مردگانند .نه…ایشان زنده‌اند ونزد پروردگارشان روزی می‌خورند. تو رابس است که خدا درآن روز حکم می‌راند. پیامبر دشمن توست وجبرئیل پشتوانه ما……جز این نیست که اندیشه تو لنگ است و درنگ تو دردنیا کوتاه واندوخته‌های تو درآینده نزدیک گسسته و پراکنده و روزگارتو گذرنده.آن روز منادی ندا می‌دهد :آگاه باشید لعنت و نفرین خدا برستمگران باد».

کلام این مادر و دختر که دو تن ازشخصیت‌های بزرگ اسلامند چقدر به هم نزدیک وسرشار از مفاهیم قرآنی است که با مقایسه باکلام الهی وامامان معصوم می‌توان به این نتیجه رسید که همه اهل‌بیت یک مسیر و یک هدف را دنبال می‌کردند و آن هم هشدار مردم بوده تا ازعذاب الهی رها یابند.

درآیه ۲۲سوره شوری آمده:«(آن روز)ظالمان را می‌بینی که از آنچه کسب کرده‌اند بیمناکند و همان برآن‌ها واقع می‌شود و کسانی‌ که ایمان آورده وکارهای شایسته کرده‌اند درباغ بهشتند…..»

حضرت زهرا(س) در خطبه فدک فرمودند: «این شتر و این بار خلافت بگیرید ببرید دو پشته بارگیری کنید و تنگ زینش رامحکم ببندید. اما بدانید که پشت این سواری زخم شده و پای آن سخت فرسوده وتاول زده است. داغ ننگ جاودانه و نشان خشم خداوندی برآن نهاده شده است و هیچ‌گاه شما را آسوده نمی‌گذارد تا به آتش افروخته الهی بسوزاند آتشی که راه می‌جوید تا آشکار شود و سر برآورد و شراره می‌کشد تا یکسره بردلها چیره شود….حال که چنین است هرکاری که می‌خواهید بکنید ما هم کار خود را می‌کنیم .به انتظار بنشینید ما نیز به انتظار می‌نشینیم».

حضرت زینب(س) درقصر یزید فرمودند:«آیاسخن خدای بزرگ را فراموش کرده‌ای که فرمود: کفرپیشگان گمان نکنند که اگر مهلتشان دادیم کارساز و سودمند است چنین نیست مجالشان می‌دهیم تا گناه برگناه بی‌افزایند و عذابی خارکننده و شکننده چشم براهشان خواهد بود».

و در شاهد قراردادن سخنان این دو بزرگوار با قرآن می‌توان به آیه ۲۱سوره شوری اشاره کرد که خداوند می‌فرماید: «آیا برای آنها معبودهایی است که برایشان از دین چیزی راکه خدا به آن رخصت نداده تشریع کرده‌اند؟ و اگر نبود آن سخن قطعی (مهلت)قطعا میان آنها(به هلاکت)حکم می‌شد والبته برای ظالمان عذابی دردناک است».

 

۵) تاکید بر تأثیر ناپذیری دل‌های مرده:

دین مبین اسلام برای دل (بخشی از وجود انسان که خانه ایمان و یقین است)، اصالت و ارزش ویژه‌ای قائل است، تا آنجا که خدا در قرآن می‌فرماید:«روزی که نه مال برای انسان سودمند است و نه پسران؛ اما کسی که با دلی پاک از شرک و گناه نزد خدا آمده است،{قطعا از آن پاکی بهره خواهد برد.}[۶]»

روزی که نه مال بکار انسان می‌آید و نه فرزند، آنجاست که پاکی دل، کارگشاست… :

«رسول خدا(ص): خدا به چهره‌ها و اموالتان نمی‌نگرد، بلکه به دل‌ها و کردارتان می‌نگرد[۷]».

از این روست که برای دل هم، حیات و بیماری و مرگ قائل شده‌اند. قرآن گاه‌گداری پرده از بیماری‌های دل برمی‌دارد، و به هشداری، دل‌های مرده را می‌نمایاند. قساوت، کوردلی، زنگار، لهو ولعب، پیمان شکنی و… همگی بیماری‌های دل اند:

«پس به سبب اینکه پیمانشان را شکستند لعنتشان کردیم و دل‌هایشان را سخت و حق ناپذیر گردانیدیم[۸]».

و دل‌های بیمار اگر درمان نشوند، روزی خواهند مرد….

مرگ دل‌ها گاه یک فرد را دچار می‌کند و گاه جامعه‌ای را. به تعبیر قرآن دل مرده، راهی به هدایت ندارد.

إنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ[۹]

“تو نمی‏توانی سخنت را به گوش مردگان برسانی و نمی‏توانی کران را هنگامی که روی بر می‏گردانند و پشت می‏کنند صدا کنی!”

قرآن کسانى که داراى روح بى تفاوت و قساوت قلب هستند را مردگان دانسته است و به پیامبرش می‌فرماید: اِنّک لاتسمع المَوتى تو نمی‌توانى مرده دلان را شنوا کنى(۵۲روم).[۱۰]

دل‌های مرده وقتی کنار هم جمع شوند، جامعه‌های مرده می‌سازند. جامعه‌هایی که در برابر فساد و بی عدالتی بی تفاوت‌اند. جامعه‌هایی که ظلم را می‌بینند و اقدامی‌نمی‌کنند. جامعه‌هاى بى حرکتى که رشد ندارند و در برابر ستم‌ها بى‌تفاوتند و در حوادث تلخ و شیرین بى توجّه. فلسه احکام قرآن گاهی زنده کردن دلهاست:

ولَکم فِى القِصاصِ حَیاهٌ یا اولِى الاَلباب [۱۱]

«اى خردمندان ! براى شما در قانون قصاص و انتقام از ستمگران ، زندگى است .»

آری دلهای مرده، راه هدایت را به روی خود بسته‌اند و سخن حق در آنها اثر نمی‌کند. چه تاسف بار است که تنها چند روز پس از وفات پیامبری که امواج زندگی را به دل فوج فوج مردم روان کرده بود، به یکباره زنگار و غبار غفلت و بی تفاوتی، دلها را بیمار کند، و جامعه ای را به مرگ بکشاند[۱۲]. آنچنان که سخن دختر رسولشان، در هیچ دلی اثر نکند…:

«ای گروه مسلمانان که به سخن باطل شتافته، و بر رفتار زشت زیانبار چشم فرو بسته اید! آیا در آیات قرآن نمی‌اندیشید؟ یا مگر بر دلهاتان قفل نهاده شده است؟ نه، بلکه کردارهای ناشایست و تباه، دل‌هاتان را بپوشانده و برآنها چیرگی یافته، و گوش و چشمتان را (حجاب غفلت) گرفته است.»

سستی و فتوری که دلهاشان را می‌رانده:

«آگاه باشید! آنچه را که باید بگویم گفتم. با آن‌که می‌دانم سستی و فتوری با شما آمیخته که از یاری ما بازتان می‌دارد…» (با شناخت کاملی که از شما دارم، ما را یاری نخواهید کرد)

زینب کبری(س) درشام نیز جنایات یزیدیان را به بیماری دل‌هاشان نسبت می‌دهد:

« …و چگونه از دشمنی و کینه توزی کوتاهی کند آنکه هماره با قلبی از خشم شعله ور و از بغض و حقد و حسد لبریز به ما نگریسته است…»


 

[۱] . یوسف، ۵۳٫

[۲] . پورفلاح، حمیدرضا، اصالت انذاردرقرآن وسیره نبوی وائمه اثنی عشری.

[۳] . نساء /۶۰٫

[۴] . قائمی‌مقدم، محمد رضا؛ روش تربیتی تذکر درقرآن، مجله تربیت اسلامی، سال سوم، ش۶، بها ر و تابستان۱۳۸۷٫

[۵] . نهج البلاغه، حکمت ۵۹ .

[۶] . سوره شعرا، آیات۸۸ـ۸۹.

[۷] . طوسى، محمد بن الحسن،‏ الأمالی( للطوسی) ، ناشر: دار الثقافه، قم‏، ۱۴۱۴ ق‏ ،ص۵۳۶.

[۸] . سوره مائده،آیه ۱۳.

[۹] . نمل۸۰.

[۱۰] . قرائتی، محسن، انواع مرگ در قرآن کریم، قابل دسترس در نشانی اینترنتی: www.askquran.ir/showthread

[۱۱] . بقره ، ۱۷۹٫

[۱۲] . ر.ک: جوادی آملی، مفاتیح الحیاه، بهداشت دل و عوامل سلامت آن از نگاه ائمه اطهار (علیهم السلام) ؛ قرائتی، محسن، انواع مرگ در قرآن کریم، قابل دسترس در آدرس: www.askquran.ir

telegram

همچنین ببینید

جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا

نام کتاب: جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا مؤلف: محمدرضا هدایت پناه محل نشر: قم ناشر: ...