جمله ها، نکته ها

امام حسین(ع) نه فقط برای شیعه، نه فقط برای مسلمانان، بلکه برای احرار عالم درس دارد. مقام معظم رهبری

کربلا تجلی ایمان در هستی است؛ ایمان به خدا،ایمان به هدف، ایمان به راه و ایمان به قول و وعده‌ها، چهار ایمان راسخ مستکم کربلاست که بی‌تردید کربلا بر آن بنا شده است. دکتر سنگری

ثروت، شهرت، شهوت، سه عنصر مهم، کلیدی و اساسی در گسستن است؛ همچنان که می‌شود گفت: آن سی و سه هزار نفر را سه خصوصیت در کربلا جمع کرد: جهل و خوف و آز(طمع) از این‌ها دوری کنیم.  

بد معامله نکنید، خودتان را ارزان نفروشید؛ این پیام روشن زیارت اربعین است. کسانی که مقابل امام ایستادند حقی برتر را به فروترین چیز ممکن فروختند. بهترین چیزی را که داشتند با پست‌ترین چیزها معاوضه کردند یعنی معامله‌ی بدی کردند.

« لَوْ کانَ الْحَیاء صُورَهً، لَکانَ حُسَـیْن: اگر حیا به شکل یک انسـان در می ­آمد، حـسـین می ­شد. » اگر همه ی حیا در قامت یک انسان شکل می ‌گرفت، شما حسین(ع) را می ­دیدید. حضـرت اباعبداللّه (ع) نماد، مظهر و جلوه­ گاه حیاست و اگر کربلا زیـبــاسـت، یکـی از جلوه ­های زیبایی کربلا، « حیا » است.

آن روز کسانی که در مبارزه معنوی بین فضایل و رذایل اخلاقی پیروز شدند و در صف آرایی میان جنود عقل و جنود جهل توانستند جنود عقل را بر جنود جهل غلبه دهند، عده اندکی بیش نبودند؛ اما پایداری و اصرار آن ها بر استقامت در آن میدان شرف، موجب شد که در طول تاریخ، هزار انسان آن درس را ...

شیطان، مغلوب کسی است که در هنگام برخورد با سختی‌ها صبر می‌ورزد صبر جمیل. سلام بر زینب کبری(س) که وقتی در گودال قتلگاه، با بدن پاره پاره‌ی امام روبرو می‌شود، دستش را زیر این بدن قرار می‌دهد و جمله‌ای می‌گوید که عرش تکان می‌خورد: خدایا این قربانی را از ما قبول کن.

ماجرای امام حسین، نجات بخشی یک ملت نبود، نجات بخشی یک امت نبود، نجات بخشی یک تاریخ بود. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند. ( مقام معظم رهبری، خطبه های نماز جمعه تهران ،۱۸/۰۲/۱۳۷۷،ص۱۳۸)

اشک به تنهایی کافی نیست؛ اشک مقدمه است، مقصد نیست. امام حسین(ع) شهید نشد که ما اشک بریزیم. ما اشک می‌ریزیم تا زمینه‌ی درونی خودمان را برای پذیرش فرهنگ اباعبدالله آماده کنیم. اشک شخم زدن دل برای پاشاندن بذر است. اگر شخم بزنی اما بذری نپاشی، علف هرز می‌روید؛ یعنی نتیجه‌ی عمل شما به شما نخواهد رسید.

از تکبر دوری کنیم. وقتی احساس برتری نسبت به دیگران داشته باشیم و انتظار داشته باشیم که با ما متفاوت از دیگران برخورد کنند، این اندیشه‌ی متفاوت‌نگری خصلت عمرسعدی است.