خانه / شعر های عاشورایی (صفحه 58)

شعر های عاشورایی

ماه محرم(علیرضا قزوه)

تــــو را از جـــوهــر غـــم آفــریــدنـــد مــــرا از ابــــر نــــم نـــم آفــریــدنـــد برای گریه در سوگ حسین(ع) است اگـــــر مـــــاه مـــحــــرّم آفــریــدنـــد  علیرضا قزوه

ادامه نوشته »

حماسه عظیم(شهیدآوینی)

حسین! آنگاه که ندای هیهات من‌الذله سر دادی و رایت مجاهدت برای احیای دین برداشتی و نماز عشق را در مصلای خونین عبودیت، قامت بستی، همه جهانیان را به شگفتی واداشتی و آسمان‌ها را به تعظیم خویش فراخواندی. حسین! از هر چه جز دوست، دیده فرو بستی و غیر دوست را در قبال رضای او هیچ انگاشتی. آفرینش را مجذوب ...

ادامه نوشته »

حضور(محمدرضا سنگری)

در دور دست صحرا، ستونی از غبار به آسمان قد کشیده است. تو در غبار به جست و جوی آیینه‌های کوچکت سر می‌کشی. گوش کن شیهه‌ی اسبی بر دشت می‌رسد. شاید مسافران کوچک تو باشند؟ چهار سیاهی پیدا می‌شوند عبدالله جعفر است و یحیی و دو نوجوان همراه. چه خبر خوش و شیرینی! اشک از چشمان می‌گیری. به شوق پیش ...

ادامه نوشته »

جشن سرها (مرتضی حیدری آل کثیر)

آن‌جــا کــه بـــا پـــــرواز دلـــداری نمی‌کــردنـد آیـیــنــه‌هـــای آســمــان کـــاری نمی‌کــردنــد آن‌جــا فـقـــط شــور تکـــاپو بود، در «مـــردان» «نامردها» جز سد شــدن کاری نمی‌کردنـــد! لــب‌تشــنــه‌گـان وعده‌دار از بی‌قــراری‌شـــان می‌ســوخـتنـــد و نــالــه و زاری نمی‌کــردنــد دیـــدم تـــو را «تنهـایی‌‌ات» را آه مــولــا جـان! ای کــاش چشـــمــانم مرا یــــاری نمی‌کـردند «شــن بــادها» گلدسته‌ی امـــدادخــواهی را جـــز بـــا خطـــوط زخم، معماری نمی‌کــردنــد *** بـــوی ...

ادامه نوشته »