خانه / شعر های عاشورایی (صفحه 42)

شعر های عاشورایی

آب(مریم حقیقت)

از مسند پاک روشنی عزل است آب در دفتر شعر عاشقان هزل است آب تا از لب ماه تشنه لب تر نشده است لب تشنه ی یک جرعه اباالفضل است آب  شاعر: مریم حقیقت

ادامه نوشته »

میان من و عشق (سید حمیدرضا برقعی)

دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است مادر!حضور نام تو در شعرهای من لطف خداست شامل حال غزل شده است غیر از تو جای هیچ کسی نیست در دلم این مسأله میان من و ...

ادامه نوشته »

فاطمه(س)

در عزای "محسن" ات بغضم آب می‌شود تیره‌‌ای از فراق تو آفتاب، می‌شود. فاطمه بیا بیا پیش "زینب" ات نشین یک سبد ستاره را در نگاه او ببین. غنچه‌های مهر را باز در دلش بکار دست پر محبتت باز بر سرش گذار باز هم برای او از گل و خدا بگو از محبت حسین(ع) جنگ و کربلا بگو در غمت ...

ادامه نوشته »

میخ،پهلو،عشق،محسن (جواد شیخ الاسلامی)

تقدیم به مادر تمام مظلومان عالم، حضرت زهرا سلام الله علیها… قلب هاشان از همان اول به هم حساس بود این طرف سردار خیبر بود و آن سو یاس بود درد داری خوب می دانم ولی یک روز مرد… فتنه ها این بار هم از مردمی خناس بود درب،  آتش،  میخ،  پهلو،  عشق،  محسن،  مانده ایم عقل اینجا حکم فرما ...

ادامه نوشته »

دو بال کبوتر (مهدی رحیمی)

پرواز در دو بال کبوتر دو بخش شد یک بخش داشت با لگدی در دو بخش شد یک بخش داشت یاس که در خانه ی علی تاپشت در نیامده پر… پر… دو بخش شد دیشب هزار تار به هم بافته ولی – امشب به زور گیسوی دختر دو بخش شد هی در زدند و خانه به حیدر نگاه کرد آن ...

ادامه نوشته »

غزل دردآور (کاظم بهمنی)

درد سر ، بین گذر ، چند نفر، یک مادر… شده هر قافیه ام یک غزل درد آور ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری امنیت نیست ، از این کوچه سریع تر بگذر دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد : دوش می آمد و رخساره … نگویم بهتر! من به هر کوچه ی خاکی که ...

ادامه نوشته »