خانه / شعر های عاشورایی (صفحه 38)

شعر های عاشورایی

برگزیده( مرتضی حیدری آل کثیر)

وسعت مکه تب آلود مقید شدنت هیجان دو جهان لال زبانزد شدنت آیه در آیه به تدریج، به معراج بر آ دهن جن و ملک آبِ موکد شدنت تو به دریای لک الحمد، تعلق داری کمر جذر شکست، از خبر مد شدنت تو همان نور زمین آمده ی حق هستی که به فانوس دل افروخته باید شدنت زنده در گور ...

ادامه نوشته »

ایها العزیز(مریم سقلاطونی)

پر کن دوباره کیل مرا ایهاالعزیز دست من و نگاه شما ایهاالعزیز رو از من شکسته مگردان که سالهاست رو کرده ام به سمت شما ایهاالعزیز جان را گرفته ام به سر دست و آمدم… از کوره راه های بلا ایهاالعزیز وادی به وادی آمده ام از درت مران وا کن دری به روی گدا ایهاالعزیز چیزی که از بزرگی ...

ادامه نوشته »

قافیه‌ی درد (علیرضا بدیع)

یا حضرت عبّاس، بگو محتشم‌ات را از جوهره ی علقمه پر کن قلم‌ات را جاری شود از دامنه‌اش چشمه‌ای از خون بر دوش بگیرد اگر الوند غم‌ات را یک دست تو در آتش و یک دست تو بر آب دندان به جگر گیر و به پا کن علم‌ات را آن جا که علی اصغر شش ماهه شهید است شاعر یله ...

ادامه نوشته »

خون خدا(آل کثیر)

سرهای بر نی رفته! رفتید از جهان بالا دنیا چه تاریک است! می بینید از آن بالا؟ ما را که در سرهایمان دف می زند عصیان از دار دنیا رفته است ایمانمان بالا روزی که آتش را به زخم آب پاشیدند زد خون خورشید از گریبان جهان بالا هفتاد ملت راه بر نور علی بستند هفتاد و دو اختر زدند ...

ادامه نوشته »

زینب…!(سید حسن حسینی)

پلک صبوری می گشایی و چشم حماسه ها روشن می شود کدام سر انگشت پنهانی زخمه به تار صوتی تو می زند که آهنگ خشم صبورت عیش مغروران را منغص می کند می دانیم تو نایب آن حنجره ی مشبّکی که به تاراج زوبین رفت و دلت مهمان‌سرای داغ های رشید است ای زن ! قرآن بخوان تا مردانگی بماند ...

ادامه نوشته »