زمان با تمام شتابی که داشت، گویی متوقّف شده بود و نبض هستی، با تمام هیجانش، جریان کُندی داشت! خیل فرشتگان، با بالهای پرندین، کوچههای بلورین آسمان را اذین میبستند و حضرت جبریل علیهالسلام در انبوه رنگین کمان، بر آسمانِ «مدینه» بال گسترده بود. در خانه امامت و رسالت، نور و ولایت و در خانه حضرت زهرا علیهاالسلام ، خورشیدی ...
ادامه نوشته »آئینه ی التهاب(سید مهدی نقبایی)
از شـرم خـود آفتاب را آب نکن آئـینــهی الــتهــاب را آب نــکن با خواندن آیـه نیزه را چوب نزن با آن لـب تشنه آب را آب نـکن سید مهدی نقبایی
ادامه نوشته »سر بریده(محمدرضا سهرابی)
مــه دشنهی آب دیده را میماند شـب یــاغـی آرمـیده را مـیماند غلتیده به خون میان گودال غروب خـورشـیـد سـر بـریده را میماند محمدرضا سهرابی
ادامه نوشته »دقایق غرق در خون (امیر اکبرزاده)
… و صبح، مانده است در اندیشه« شدن». نه! این صبح هرگز از طلوع خویش شادمان نخواهد شد. هرگز فراموش نخواهد کرد سرخترین شفق طلوع خویش را که در دقایق غرق در خون، بر زمین خواهد افتاد. صبح، مانده است در اندیشه«شدن». *** قطرات گرم عرق بر پیشانی ملیحش روان میشود وخستگی در چهرهاش نمایان؛ اما هنوز چشمی به میدان ...
ادامه نوشته »درد پنهان(مشفق کاشانی)
مه، بارقهای است در شبستان حسین(ع) شــب، حـــادثــهای ز درد پنهان حسین(ع) هــر صــبـــح، ز دامـــن افـــق خـــون آلـــود خورشید بـر آیـــد از گـــریـــبــان حسین(ع) مشفق کاشانی
ادامه نوشته »شهر آرزو
شهر آرزو در شهر آرزو در کوچه امید خوشحالی و سرور در باد می دوید یک روز دیدنی یک صبح دلپذیر صبحانه ای لذیذ با چایی و پنیر اخبار رادیو می گفت با سرور از لحظه ای قشنگ از ساعت ظهور یک دفعه شد زمین هم رنگ آسمان باغ ستاره شد سرتاسر جهان یحیی علوی فرد
ادامه نوشته »نیمه شعبان
شعبان به نیمه رسیده است. گل نرگس شکفته است. لبخند گلها دیدنی است. آواز مستانهی بلبلان شنیدنی است. جشن و سرور و پایکوبی حکایت کل هستی است. فرزند ریحانه، گل نرگس و میوهی دل سوسن آمده است. خورشید در مقابل نور چشمانش به کرنش و تعظیم نشسته است و قرص کامل ماه با همهی زیباییاش با رؤیت جمال او در ...
ادامه نوشته »خشم شرر(احد دهبزرگی)
یکباره چو مهر، شعلهور گشت عباس سوزندهتر از خشم شرر گشت عباس بـا یاد لب خشک جگر گوشهی عشق از شـط فــرات، تشـنه برگشت عباس احد دهبزرگی
ادامه نوشته »غروب کربلا(کریم رجبزاده)
ســر خــورشیــد بر نی آشنا زد علــم بــر بــام قلب عاشقان زد غــروب کــربـــلا رنــگ فـلق بود مگر خورشید را بر نی توان زد؟! کریم رجبزاده
ادامه نوشته »میلاد زین العابدین علیه السلام
سجاده ات را به وسعت تمام هستی گسترده ای تا هرچه عبادت و راز و نیاز است سهم تو باشد. هرکس را از دنیا بهرهای است و بهرهی تو سجدههای طولانی و استغاثههایی است که دربرابر محبوب و معبودت داشتی و چه اندوختهای بالاتر از این. سهم تو، مناجات و راز و نیازهایی است که انسان را به خدا ...
ادامه نوشته »