نام کتاب: نقش تبلیغی حضرت امام سجاد(ع)، در حادثه کربلا مولف:بختیار کرمی محل نشر:تهران ناشر:اوحدی سال انتشار:۱۳۸۵ تعداد صفحات:۱۵۸ چهار چوب این کتاب را سه فصل و نه بخش تشکیل داده است که فصل اول به معرفی مختصر امام سجاد(ع) و مسایل اجتماعی،سیاسی و مذهبی دوران نوجوانی آن حضرت پرداخته، سپس اختصاراً به علت قیام سالار کربلا حضرت امام حسین(ع) ...
ادامه نوشته »از کربلا بیاموزیم-۱
دنیایی از حیا در مقابل یک لشکر دریدگی و بی حیایی از بررسی کتب لغت در خصوص واژه «حیا» برمیآید، که حیا عاملی است که مانع انسان انسان از ارتکاب به بدی میشود.روایات وارده، این صفت اخلاقی را بخشی از ایمان و لباسی برای دین دانستهاند: « الْإِسْلَامُ عُرْیَانٌ فَلِبَاسُهُ الْحَیَاء و زینَـتُـهُ الوِقار[۱]»: اسلام عریان است، حیا، لباسی است ...
ادامه نوشته »غارت و آتش زدن خیمهها
سپاه بی شرم و گستاخ عمرسعد برای به دست آوردن غنیمت و در دست داشتن سند حضور در کربلا به سمت خیمهها هجوم آوردند. فرمان حمله به خیمهها را شمربن ذی الجوشن صادر کرده بود. زنان و کودکان تشنه، داغدیده، بی پناه و یتیم کربلا از خیمه بیرون ریختند. آنان مرثیه خوان و سوگوار آه میکشیدند و میگریستند. اباعبدالله در ...
ادامه نوشته »اسب تاختن بر بدن امام
از جنایت های وحشیانه، گستاخانه و شگفت کربلا، اسب تاختن بر بدن پاره پاره و بی سر امام شهیدان است. عمر سعد پس از شهادت و غارت لباسهایش فریاد زد: مَن ینتدبُ الحسین فیوطَی الخیل ظهره؟ چه کسی آماده و پیشگام اسب تاختن بر پیکر حسین است؟ در این هنگام ده تن داوطلب شدند. بر اسبها سوار شدند و آنگه ...
ادامه نوشته »به میدان رفتن امام
اباعبدالله الحسین(ع)، تنها و غریبانه اما مصمم، نستوه و بشکوه با صولت حیدری و هیئت نبوی قدم به میدان گذاشت. کنار میدان، یاران شهید را نگریست. هیچ کس نبود. فریاد امام در غربت عاشورا پیچید که:” هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عن حرم رسول الله هل من موحد یخافُ الله فینا هَل من مُغیثٍ یرجوالله فی اغاثتنا؟ هَل مِن مُعینٍ یرجوا ...
ادامه نوشته »غربت و تنهایی امام
همه یاران پاکباز و مخلص، وفادارترین، عارف ترین و عاشق ترین یارانی که تاریخ به خود دیده است پاره پاره تن و ارغوانی بر خاک داغ میدان افتاده و روح پاک و تابناکشان در افق فوز و فلاح و وصل بال و پر گشوده بود. یارانی که شایستگی جایگاه و منزلتشان این است که دشمنان در کربلا ستود: قومٌ اذا ...
ادامه نوشته »شهادت بنی هاشم
با شهادت یاران و اصحاب اباعبداللهالحسین(ع)، تنها بنی هاشم باقی ماندند. پاکبازانی مخلص و مؤمن که در رگهایشان خون هاشمی و نبوی و علوی جریان داشت؛ مردانی که مصداق بارز و عالی این توصیف اباعبدالله بودندکه: «اَنّی لااعلمُ اصحاباً اوفی و لا خیراً مِن اصحابی[۱]» من یارانی وفادارتر و خوبتر از یارانم نمیشناسم. اینک بنیهاشم در واپسین ساعات عاشورا باید ...
ادامه نوشته »نماز ظهر عاشورا
اندک ستارههای منظومهی عاشورا، زیر آفتاب سوزان نیمروز، صبورانه و عاشقانه می جنگیدند. عطش و عرق و غبار و چکاچک شمشیرها بود و میدانی که در گوشه گوشهی آن تن گلگون شهیدان افتاده بود. در این هنگام ابوثمامه عمرو بن عبدالله صائدی خود را به اباعبدالله رسانید و گفت: جانم فدایت ، این گروه لحظه به لحظه نزدیکتر میشوند. به ...
ادامه نوشته »تیرباران صبح و نخستین نبرد
رویداد اول: عمربنسعد به دُرید(ذوید) که پرچم را در در دست داشت، دستور داد که پرچم را پیش ببرد.[۱]این حرکت نشانهی تصمیم عمرسعد به شروع جنگ بود. رویداد دوم: عمرسعد تیری در کمان نهاد و خطاب به سپاهیان گفت: نزد امیر(عبیدالله) گواهی دید که من نخستین کسی بودم که تیر به لشکرگاه حسین افکندم و امیرالمؤمنین یزید را به شایستگی ...
ادامه نوشته »دهم محرم سال شصت و یک هجری: وضعیت کلی و صبح عاشورا
عاشورا روز معرفت، محبت، حماسه و سوگ روز عاشورا، روز محاصره و عطش و شمشیر و شوق و عشق از افق کربلا دمید. مسافران تهجد و شب زندهداری، آزادگان و وارستگان از هرچه بند و اسارت و تردید، آماده شدند. نه در چشمها نشانی از خستگی بود و نه در چهرهها نشان تشویش و پریشانی و شکستگی. عطر نفسهای عاشقان ...
ادامه نوشته »