یک روز به هیأت سحر میآید با سوز دل و دیدهی تر میآید یک روز به انتقام هقتاد و دو شمس با «سیصد و سیزده» قمر میآید عباس احمدی- چهاردهمین شب شعر عاشورا- شیراز
ادامه نوشته »تکرار نبض کربلا
شهرتش شمشیر نامش آتش است چارده قرن است کامش آتش است مثل اخگر مثل غیرت مثل درد داغ میبارد، تمامش آتش است کربلا در چشمهایش جاری است التهاب صبح و شامش آتش است مثل یک آهوی آتش دیده است جابه جای جای طرح گامش آتش است مثل بغض بستهی آتفشان رمز آغاز قیامش آتش است قطرهها را عزم طوفان میدهد ...
ادامه نوشته »فریاد شهید کربلا
دل ساختهام چراغ عاشورایت چون لاله سرخ باغ عاشورایت گر خشک شود اشک من ای کشته عشق خون گریه کنم ز داغ عاشورایت فریادگر صلح و صفا میآید آن منتقم خون خدا میآید مهدی که ز پرده تکبیرش فریاد شهید کربلا میآید سیدرضا مؤید- چهاردهمین شب شعر عاشورا- شیراز
ادامه نوشته »رستخیز ظهور
آتش گرفته طور تجلی حرایمان حجت تمام میشود امشب برایمان باید به یاد تشنهی او اقتدا کنیم تا حلق سَر بریده شود همصدایمان مائیم و فرصتی که به تاراج میرود کو دستهای بتشکن لحظههایمان حیرتنشین کشتی طوفان شکستهایم خون میچکد ز فرق سَر ناخدایمان خورشید سَر بریده که در شب شکفته است خود شاهدیست بر همهی ماجرایمان ما را به ...
ادامه نوشته »در روشنی پگاه
در روشنی پگاه او را دیدم در پست و بلند راه او را دیدم دیدم که نشسته بود سر بر زانو بر گودی قتلگاه او را دیدم گفتید دعا، دعا نمیدانم چیست؟ وین غفلت هفتهها نمیدانم چیست؟ من لحظه به لحظه چشم بر درهستم من جمعه و شنبه را نمیدانم چیست؟ محمدرضا تقیدخت- چهاردهمین شب شعر عاشورا- شیراز
ادامه نوشته »نامکرّر
سلام وارث آزاده ی پیمبرها عصاره ی دل آیینه گون کوثرها کلیم! نوح! محمّد! مسیح! ابراهیم! خلاصه ی دل پاک پیام آورها روان شده است به رگهای آسمان خونت که می زند به هوای تو نبض خاورها نه شایدی، نه گمانی، به حتم می آیی خدا نشانده تو را در تمام باورها به کاهنان پر از ادّعا خبر بدهید شنیده ...
ادامه نوشته »روضه
سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه جان مرا رسانده به لب بغض گاه گاه سر رفته انتظار کسی که به یاد تو می دوخت چشم حسرت خود را به سوی ماه تو حاضری و ما همه در بند غیبتیم یعنی نجاتمان بده از این شب سیاه آقا علاج رو سِیَهی چیست غیر اشک؟ حالا به سوی روضه ...
ادامه نوشته »روزی که ظهور می کنی عاشوراست
درسی که مرور می کنی عاشوراست هرجاکه عبور می کنی عاشوراست ای وارث زخم های هفتادو دوتن روزی که ظهور می کنی عاشوراست شاعر: جلیل صفربیگی
ادامه نوشته »خورشید عشق
کی شود مولا بیاید یا حسین کربلا را او گشاید یا حسین کی شود آوای تو از نای او در کنار کعبه آید یا حسین کی شود با یک لثارات الحسین نهضتی بر پا نماید یا حسین کی شود گیرد ز دشمن انتقام شعر پیروزی سراید یا حسین کی شود آن روضه خوان خون جگر سوز این دل را فزاید ...
ادامه نوشته »دارد صلوات می فرستد برتو
ای قبله ی ابرهای بار آور تو! دریا به نماز ایستاده در تو باران که گرفته است تسبیح به دست دارد صلوات می فرستد برتو شاعر: جلیل صفربیگی، او نویسی
ادامه نوشته »