وقتی که همه به سنگ عادت کردند در پیله ی عافیت اقامت کردند از صحنه ی کربلا ملائک با سوز هفتاد و دو آیه را تلاوت کردند علی حاجتیان فومنی
ادامه نوشته »نماز(علی فردوسی)
پیداست صلابت مسلمانی تو از سجده ی عشق خیز طولانی تو از داغ نماز تشنه ی عاشوراست این پینه که بسته است پیشانی تو شاعر: علی فردوسی
ادامه نوشته »زینب…(صفربیگی)
حق دارد اگر که خون ببارد زینب همراه ، برادری ندارد زینب با سر پی ِ خواهرش دویده تا شام عباس چگونه می گذارد زینب… جلیل صفربیگی
ادامه نوشته »برای حضرت زینب(س)(جلیل صفربیگی)
همراه تو بی بدیل باید باشد ابراهیم خلیل باید باشد از کرب و بلا ، کجاوه ی تو، تا شام بر شانه ی جبرییل باید باشد جلیل صفربیگی
ادامه نوشته »خون بود و زمین…(محمدرضا سلیمی)
خون بود زمین و آسمان در تب بود خشکیده ترین واژه ی هستی لب بود یک مرد فقط حادثه را زیبا دید آن مرد، امیر دردها، زینب بود محمدرضا سلیمی
ادامه نوشته »تمام کربلا(صفربیگی)
آن روز حسین یک صدا زینب بود آیینه ی غیرت خدا زینب بود زینب زینب زینب زینب زینب آن روز تمام کربلا زینب بود جلیل صفربیگی
ادامه نوشته »آیینه به دست(اسماعیلی)
این مرد، برای فتح دین می جنگد در سنگر عشق، با یقین می جنگد تا محو شب و طلوع صبح صادق آیینه به دست، در زمین می جنگد رضا اسماعیلی
ادامه نوشته »فرصت عاشورایی(پروانه بهزادی آزاد)
معشوق، علی اکبری می طلبد گاهی بدن و گاه سری می طلبد تقویم پر از فرصت عاشورایی ست هر روز حسین یاوری می طلبد پروانه بهزادی آزاد
ادامه نوشته »آه …(میلاد عرفان پور)
در وسعت شب سپیده ای آه کشید خورشید به خون تپیده ای آه کشید آن لحظه که زینب به اسارت می رفت بر نیزه سر بریده ای آه کشید میلاد عرفان پور
ادامه نوشته »یا زینب(سجاد سعید نژاد)
خورشید، حریم ماه، دریا: زینب این قصّه حماسه می شود با زینب ایثار، حجاب، صبر، پروانه شدن زن در تو خلاصه می شود، یا زینب سجاد سعید نژاد
ادامه نوشته »