سوگند به شور عشق و مشتاقی عشق مــن مســت شــرابم از می باقی عشق سـاقـی شدن از پدر رسیده است به من او سـاقـی کوثر است، من ساقی عشق محمدجواد غفورزاده
ادامه نوشته »سرسبزترین بهار(محمد حسین امیدی)
خـونــی کـه ز پیشانی او جاری شد ســرســبــزتــرین بـهــار بیداری شد آن سر که به روی نیزهها گشت بلند آیینــهی روشـــن فـــداکــاری شـد محمد حسین امیدی
ادامه نوشته »چرا؟(میرهاشم میری)
با اینکه بــر آســتان آب است حسین از تـاب عطش در التهاب است حسین ای آب تــو مــهــر مـــادرش زهــرایــی لب تشنه چرا در آفتاب است حسین؟ میرهاشم میری
ادامه نوشته »مجموعهی فضائل(سیدرضامؤید)
آن مــاه کــه روشنگر هر انجمن است مجــموعــهای از فضـائل پنج تن است در شــادی و غــم دسـت توسل ما را بر دامن لطف قاسم بنالحسن است سیدرضامؤید
ادامه نوشته »عترت عشق(احد دهبزرگی)
میسوخت چو شمع و پایداری میکرد دل از مــــژه جــای اشــک جاری میکرد شب دختـر شیـر حق به جـای عـبــاس از عتــرت عــشــق پـاســداری مــیکرد احد دهبزرگی
ادامه نوشته »آتش به فرات(زهرا فرجاللهی)
گلخـندهی آفتـاب در حنـجر توست امواج پر الـتـهـاب در خـنـجـر توست صحرای عجیبی است شگفتا امروز آتش بـه فرات و آب در حنجر توست زهرا فرجاللهی
ادامه نوشته »دار عاشقی(حسین اسرافیلی)
بــیــداردلانی که به خون درخفتند خواب همه سفلگان شب آشفتند بــر دار بلند عاشقی با لب عشق هـفتـاد و دو منصور، انالحق گفتند حسین اسرافیلی
ادامه نوشته »خون خدا(احمد خونسار)
آن روز کــه از گلــوی تــو خــون میریخت خــون از رگ آفــتــاب،گـلــگـون میریخت ایــن خــون خــدا بــود، کـه از رگ رگ تــو با جوشش سرخ عشق، بیرون میریخت احمد خونسار
ادامه نوشته »پرسش سوزان(سیدحسن حسینی)
لب تشنـه ام از سپیـده آبم بدهید جــامــــی ز زلـــال آفـــتـابـم بدهید من پرسش سوزان حسینم، یاران با حنـجرهی عشق جـوابــم بدهید سیدحسن حسینی
ادامه نوشته »صاعقه(سلمان هراتی)
بــا زمــزمـــهی بــلنــد تــوحیـد آمد بــالــای ســر شــهیــد جــاوید آمد از زخم عـمیق خویش سر زد زینب چون صاعقه در غیبت خورشید آمد سلمان هراتی
ادامه نوشته »