ایــن هـدیـــهی آخــر اســت یــارب بپذیر چــون غنچــهی پـــرپـــر است یارب بپذیر این خون که به سمت آسمان میپاشم از حنجــر اصغــــر اســـت یـــارب بپـــذیـر حمیدرضا شکارسری
ادامه نوشته »شمشیر دو دم(صادق رحمانی)
بغــض تو شهــاب آسمــان پیــمــا شــد موجی شد و سر به خون زد و دریا شد صبر تو کنار خشــم خــون رنــگ حسین شمشــیــر دو دم بــه روز عاشــورا شد صادق رحمانی
ادامه نوشته »آزار دل(سید عباس صدرالدینی)
بر ناقه ی عریان که سوارش کردند آواره به هر شــهر و دیـارش کـردند پـس در پـــی آزار دل غــم زده اش بــا رأس بــریـده هم جوارش کردند سید عباس صدرالدینی
ادامه نوشته »مشرق نیزه(صادق رحمانی)
آن ســوی افــق کـبــوتــری پرپر زد در پرده ی عشق نغمه ای دیگر زد در غــربـت کوفه پیش چشم زینب از مـشــرق نیــزه آفتــابـی سر زد صادق رحمانی
ادامه نوشته »پیر شش ماهه(جلیل صفربیگی)
هـر چنــد کلــاس درس او یک واحــه است راهـی کــه به آنجــا نرسد بیراهه است پیــران همــه طفـــل مکــتــب او هستـنــد این پیر طریقتی که خود شش ماهه است جلیل صفربیگی
ادامه نوشته »زینب(محمدجواد غفورزاده)
ای پرچــم کربـلــا به دوشت، زینب! فریاد علی است گلخروشت، زینب! هفتــاد و دو داغ را تحــمــل کــردی قــربــان دل بنفشــه پوشت، زینب! محمدجواد غفورزاده «شفق»
ادامه نوشته »بوی خون(حبیباله بخشوده)
میرفتی و بــوی جوی خـــون مــیآمـد فــریـــاد گــلـــی ز بـــوی خـون مـیآمـد طــفــلــی بــه کبــودی افقهای شهیـد میسوخت در اشک و روی خون میآمد حبیباله بخشوده
ادامه نوشته »اماننامه(جلیل صفربیگی)
فـریاد حسیــن را شنیـدیم همه از کوفه به سوی او دویدیم همه رفتیــم بــه کربلا ولی برگشتیم از شمـر امان نامه خریدیم همه جلیل صفربیگی
ادامه نوشته »یک قافله تشنگی(مهدی طهوری)
در خیمه، کسـی خدا خدا میخواند یـک کــودک تشــنهلب، دعا میخواند ای دســت! چرا چرا به خاک افتادی؟ یـک قـافـلــه تشنگی، تو را میخواند مهدی طهوری
ادامه نوشته »حال زینب…(رضا علیاکبری)
چشمان ستاره در دل شب میسوخت آواره زنـــی به آتـــش تــب میســوخت یک نخل شکسته ناله میزد، میگفت: ای کاش دلی به حال زینب میسوخت رضا علیاکبری
ادامه نوشته »