رباعی

رقیه

در نام رقیه فاطمه پنهان است از این دو یکی جان و یکی جانان است در روی کبود این دو پیداست خدا آیینه بزرگ و کوچکش یکسان است سیدرضا مؤید

ادامه نوشته »

خون گلو(نغمه مستشارنظامی)

وقتی گل نــــاشکفته پرپرمی‌شد باخـــــــون گلو، گلوی اوترمی‌شد این مـــعجزه‌ی مسیح عاشورابود دردســــت پدر، پسرکبوترمی‌شد نغمه مستشارنظامی

ادامه نوشته »

مجلس ختم(محمدرضا سهرابی نژاد)

از دشت غــروب، های و هـــو می آید شـــب، مضطرب و پریش مو می آید ازمجلس ختم جـــان گــداز خورشید مـــــهتـــاب، پــریده رنگ و رو می آید محمدرضا سهرابی نژاد

ادامه نوشته »

محدوده‌ی عشق(وحیدامیری)

آن دم کــه سپـیـده از افــق سرزده بود نامـــش زمـــیـان دفـــتـــرم پـــــرزده بود محدوده‌ی عشــق را مشخص می کرد تابـــــوســــه به پیشانی خـنجر زده بود وحیدامیری

ادامه نوشته »

تـشنه بـرگشت(احد ده‌بزرگی)

یـــــکـــــباره چو مهر شعله‌ور گشت عباس ســـــوزنـــده‌تر از خشم شرر گشت عباس با یــــــــاد لب خشک جگر گوشه‌ی عشق از شـــــط فــــــــرات تشنه برگشت عباس احد ده‌بزرگی

ادامه نوشته »

مستانه(احد ده‌بزرگی)

مــــــســـــتانـــــه لوای دل بــــــپـــاکرد عباس بـــرحــــــضـــــرت عـــــــشق اقتدا کرد عباس در سایه‌ی نخل‌های خـــــونـــــین، بی‌دست لـــــب تــــشـــنه به عهد خود وفا کرد عباس احد ده‌بزرگی

ادامه نوشته »

در مجلس عشق(محمدتقی بهنام‌فر)

در مجــــلــس سرخ عشق مهتاب شدی لب تشنه شـــدی، عجیب بی‌تاب شدی بـــســـتـــنـــد گـــلـــوی رود را نـــا اهـلان از خون گلوی خـویــــش ســیــراب شدی محمدتقی بهنام‌فر

ادامه نوشته »