خانه / خانم جلدانی (صفحه 9)

خانم جلدانی

فرهنگ نامه مهدویت

این کتاب که حاصل بررسی‌هایی عمیق در بیش از ۲۰۰۰ روایت و ده‌ها کتاب مهدوی است نه فقط برای دانش پژوهان که برای عموم علاقه‌مندان مباحث مهدوی قابل استفاده است. نویسنده در این اثر زیر عنوان مدخل متناسب با واژگان مهدوی توضیحات قابل استفاده‌ای را ارائه کرده است که در حد معمول خواننده را از مراجعه به کتاب‌های مربوط بی‌نیاز ...

ادامه نوشته »

روضه

سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه جان مرا رسانده به لب بغض گاه گاه سر رفته انتظار کسی که به یاد تو می دوخت چشم حسرت خود را به سوی ماه تو حاضری و ما همه در بند غیبتیم یعنی نجاتمان بده از این شب سیاه آقا علاج رو سِیَهی چیست غیر اشک؟ حالا به سوی روضه ...

ادامه نوشته »

منتظران ظهور

ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام روایت می‌کند که در تفسیر این قول خداى تعالى: یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً.[۱]  امام(ع) فرمود: یعنى خروج قائم منتظر ما، سپس فرمود: اى ابا بصیر! خوشا بحال شیعیان قائم ما، کسانى که در غیبتش منتظر ظهور او هستند ...

ادامه نوشته »

پاداش انتظار

مفضّل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که می‌فرمود: هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسى است که با قائم علیه السّلام در خیمه‏ اش باشد، نه، بلکه مانند کسى است که پیشاروى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم شمشیر زده باشد. منبع: کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه ای پهلوان، ...

ادامه نوشته »

با ابوحمزه تا خدا

خدایا، باز با دستان خالی به سویت آمده‌ام و نمی‌دانم چرا وقتی به سوی تو می‌آیم همیشه دستم خالی است؟ و چرا تو همیشه با من طوری رفتار می‌کنی و طوری مرا تحویل می‌گیری انگار که بنده‌ی خوبی بوده‌ام و با کوله‌باری از خوبی‌ها به سویت آمده‌ام؟ خدای من، امشب باز با شانه‌هایی خم شده،  زیر بار گناهان آمده‌ام،  ولی ...

ادامه نوشته »

شب قدر، شب نزول وحی

شب قدر است؛ شب نزول وحی است (انّا انزلناهُ فی لَیلَهِ القَدر)، شب مبهم سال، شبی که غوّاصان اقیانوس‌های ژرف و عمیق شب‌زنده‌داری هم از درک عظمت آن ناتوان وعاجزند (وَما اَدْریکَ ما لَیله القَدْر)، شبی که از هزار ماه بهتر است (لَیله القَدْر خَیرٌ مِنْ اَلْفِ شَهر).  شب نزول جبرئیل آن‌چنان‌چه بر پیامبر نازل می‌شد و شب نزول فرشتگان ...

ادامه نوشته »

شام غریبان تو است علی…

دلواپس و نگران حسن هستی که پس از تو بر او چه خواهد گذشت و در نهایت در خانه چه بر سرش خواهند آورد. نگران دختر عزیزت زینب هستی که پس از تو چه خواهد دید و چه خواهد کشید. نگران حسین هستی که در کربلا بر او چه خواهد گذشت. نوجوان رشیدت عباس را صدا زدی و به بوسه ...

ادامه نوشته »

خواهر عزیزم زینب، آهسته گریه کن…

خواهر عزیزم زینب آهسته گریه کن. اشک‌هایت آتش به جان حسین می‌ریزد. آهسته گریه کن. اشک‌هایت آرامش پدر را بر می‌آشوبد. آخر تو دردانه‌ی پدر بودی، تو برای پدر، هم‌چون فاطمه بودی برای پیامبر. پدر تحمل شنیدن صدای گریه‌ هایت را ندارد. یادت هست در تشییع غریبانه‌ی مادر، چقدر نگران تو بود؟ یادت هست در نگاه مادر بلندبلند می‌گریست و ...

ادامه نوشته »

مولای مظلوم عالم

امشب کسی سراغ تو را نمی‌گیرد جز آن مرد بیمار جزامی‌ که تمام شب را به انتظار تیمارنشسته است؛ امشب کسی سراغ تو را نمی‌گیرد جز آن کودک  یتیم  که  شب را پشت در به صبح رسانده است؛ کسی ‌سراغ تو را نمی‌گیرد جز آن بیوه‌زن که دوباره یتیمانش بی‌پدر شدند؛ هیچ‌کس سراغ تو را نمی‌گیرد جز آن چاه که ...

ادامه نوشته »

بغض خفته در گلو…

آه! ای بغض خفته در گلو، چرا رهایم نمی‌کنی؟ بگذار دریای چشمهایم طوفانی شود بگذار رود رود بگریم، بگذار چون جویبار جاری شوم. آه! ای بغض خفته در گلو رهایم کن. من به دو خورشید محتاجم که باران بزایند. کجایند چشم‌هایم تا میزبان سیل اشک شوند؟ من سال‌هاست آب ننوشیده‌ام، قرن‌هاست لبانم از غم ترک برداشته است، به سراب نمی‌اندیشم، ...

ادامه نوشته »