خانه / کلید دار (صفحه 14)

کلید دار

منادی ولایت حسین

عبدالله بن علی بن ابی‌طالب این ابر عطش که بر جانمان خیمه زده است، تاب می‌رباید. این نیزه‌ها و شمشیرها که در آسمان خیمه زده‌اند، سفیران مرگ‌اند. امّا ما را چه باک که از مدینه تا مکّه و از مکّه تا این‌جا جان را به جانبازی آورده‌ایم و سینه را به زیارت تیرها. پروایمان نیست که سرهایمان بر خاک داغ ...

ادامه نوشته »

خجسته‌تر از همه

عمر بن علی بن ابی‌طالب زبان‌زد همه بود در نیکوکاری و خوش‌سیرتی و سخاوت. قبیلۀ بنی‌عدی خاطرۀ بخشندگی او را با هم بازمی‌گفتند. فصیح بود و ادیب و سخنور. سحر کلامش چشم‌ها را از حرکت بازمی‌داشت و زبان را به تحسین و ستایش می‌گشود. در قحط‌ سال قبیلۀ بنی عدی به دلجویی و استمالت سوار بر اسب به دیدار مردم ...

ادامه نوشته »

داماد عاشورا

ابوبکر بن حسن بن علی بن ابی‌طالب مگر آسمان را در خویش خلاصه کرده است که این‌همه آرامش از نگاهش می‌تراود؟ مگر چند بهار زیسته است که از نفسش گل می‌ریزد و از لبانش هر لحظه هزار غنچه طلوع می‌کند؟ چه دارد که امام این همه دوستش دارد و تنها به اشارتی دخترش را صمیمانه و سخاوتمندانه به عقد و ...

ادامه نوشته »

تداعی خیبر و صفیّن

ابوبکر بن حسن بن علی بن ابی طالب وقتی امام وصیّت‌نامه‌اش به محمّد حنفیّه سپرد، محمّد در چشم‌های بارانی برادر نگریست و وداع تلخ و شانه‌های لرزانش را دید. تماشای صحنه دشوار بود و محمّد در بدرقۀ اشک برادر، کاروان برادرش حسین را همراه و همسفر شد. محمّد حنفیّه قهرمان جنگ‌های امیرمؤمنان بود. به برادرش حسین، درنگ در مکّه یا ...

ادامه نوشته »

مثل مادرش زینب

محمّد بن عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب ایستاده بود و از آن سوی پردۀ غلیظ غبار، با اشک و اندوه قافله را بدرقه می‌کرد. کاروان می‌رفت و همۀ هستی او را با خویش می‌بُرد. پژواک زنگ شتران می‌ماند و طرح کم‌رنگ هودج‌ها که در ابهام افق گم می‌شد. سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجّه است. امام با همراهان خویش طواف کعبه را شکسته ...

ادامه نوشته »

پاره کردن حجابهای هفتگانه

وَ رَوَى مُعَاوِیَهُ بْنُ عَمَّارٍ قَالَ: کَانَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع خَرِیطَهُ دِیبَاجٍ صَفْرَاءُ فِیهَا تُرْبَهُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَکَانَ إِذَا حَضَرَتْهُ الصَّلَاهُ صَبَّهُ عَلَى سَجَّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ‏(ع) السُّجُودُ عَلَى تُرْبَهِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع یغرق [یَخْرِقُ‏] الْحُجُبَ السَّبْعَ.(مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص: ۷۳۴) از معاویه بن عمار روایت است که، امام صادق (ع) ...

ادامه نوشته »

گریه زنان اهل بیت(ع)

عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ یُونُسَ عَنْ مَصْقَلَهَ الطَّحَّانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ ع أَقَامَتِ امْرَأَتُهُ الْکَلْبِیَّهُ عَلَیْهِ مَأْتَماً وَ بَکَتْ وَ بَکَیْنَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّى جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ وَ ذَهَبَتْ فَبَیْنَا هِیَ کَذَلِکَ إِذَا رَأَتْ جَارِیَهً مِنْ جَوَارِیهَا تَبْکِی وَ دُمُوعُهَا تَسِیلُ ...

ادامه نوشته »

بهشت ،بدون حساب

قال نصر و حدثنا منصور بن سلام التمیمی قال حدثنا حیان التیمی عن أبی عبیده عن هرثمه بن سلیم قال‏ غزونا مع علی ع صفین فلما نزل بکربلاء صلى بنا فلما سلم رفع إلیه من تربتها فشمها ثم قال واها لک یا تربه لیحشرن منک قوم‏ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ … بِغَیْرِ حِسابٍ‏.(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۶۹) هرثمه بن ...

ادامه نوشته »

همراه داشتن چهارچیز

ِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: دَخَلْتُ إِلَیْهِ فَقَالَ لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَهٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَهٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّهً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ حَبَّهٍ أَرْبَعُونَ حَسَنَهً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَهً.(تهذیب الاحکام، ...

ادامه نوشته »

گریه‌ی حضرت آدم(ع) بر حسین(ع)

وَ رَوَى صَاحِبُ الدُّرِّ الثَّمِینِ فِی تَفْسِیرِ قَوْلِهِ تَعَالَى فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ أَنَّهُ رَأَى سَاقَ الْعَرْشِ وَ أَسْمَاءَ النَّبِیِّ وَ الْأَئِمَّهِ ع فَلَقَّنَهُ جَبْرَئِیلُ قُلْ یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَانُ فَلَمَّا ذَکَرَ الْحُسَیْنَ سَالَتْ دُمُوعُهُ وَ انْخَشَعَ قَلْبُهُ وَ قَالَ یَا أَخِی ...

ادامه نوشته »