خانه / admin (صفحه 63)

admin

میخ،پهلو،عشق،محسن (جواد شیخ الاسلامی)

تقدیم به مادر تمام مظلومان عالم، حضرت زهرا سلام الله علیها… قلب هاشان از همان اول به هم حساس بود این طرف سردار خیبر بود و آن سو یاس بود درد داری خوب می دانم ولی یک روز مرد… فتنه ها این بار هم از مردمی خناس بود درب،  آتش،  میخ،  پهلو،  عشق،  محسن،  مانده ایم عقل اینجا حکم فرما ...

ادامه نوشته »

حکم منکر حضرت مهدی‏ نزد اهل سنت

برخی از علمای اهل سنّت ایمان به خروج حضرت مهدی‏ علیه السلام را واجب دانسته و برخی دیگر منکر آن را کافر به حساب آورده ‏اند: احمد بن محمّد بن صدیق می‏گوید: «ایمان به خروج مهدی واجب، و اعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق پیامبرصلی الله علیه وآله حتمی و ثابت است…». همین تعبیر از سفارینی حنبلی، ناصرالدین البانی، ...

ادامه نوشته »

فاطمه(س) الگوی مهدی(عج)

قال المهدی(عج): وَ فِی ابنَهِ رَسُولِ اللهِ لِی أُسوَﺓٌ حَسَنَه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای من سرمشق و اسوه ی نیکوست. بحارالانوار /۵۳/۱۸۰ فرموده ی حجت است و قولی است قبول قولی است ز ختم جانشینان رسول فرمود که سر مشق من و اسوه ی من بی بی دو عالم است؛ زهرای بتول

ادامه نوشته »

تذکره کربلا

  تو نیستی و عید، ببخشید! عزای ما اصلا صفا ندارد عزیزم برای ما تو نیستی و خنده فراموشمان شده بر عکس، بی تو آن قَدَر این اشک های ما… با ما که نیست وَر نه همش گریه می کنیم این شهر بسته است کمی دست و پای ما حالا نمی شود که بیایی و با خودت – چیزی بیاوری ...

ادامه نوشته »

نقش تربیتی رجعت در پویایی شیعه

اعتقاد به رجعت، می‌تواند نوعی تشویق برای مسلمین باشد تا خود را مجهز به نیروی ایمان کرده و رنگی از سیره ائمه علیهم السلام به خود گیرند و در نتیجه به منتهای امیدشان، یعنی بودن در رکاب امام زمان برسند “ یکی از مباحثی که در حوزه مهدویت پیرامون آن سخن گفته شده، مسأله «رجعت» است. بدین معنی که برخی ...

ادامه نوشته »

دو بال کبوتر (مهدی رحیمی)

پرواز در دو بال کبوتر دو بخش شد یک بخش داشت با لگدی در دو بخش شد یک بخش داشت یاس که در خانه ی علی تاپشت در نیامده پر… پر… دو بخش شد دیشب هزار تار به هم بافته ولی – امشب به زور گیسوی دختر دو بخش شد هی در زدند و خانه به حیدر نگاه کرد آن ...

ادامه نوشته »

غزل دردآور (کاظم بهمنی)

درد سر ، بین گذر ، چند نفر، یک مادر… شده هر قافیه ام یک غزل درد آور ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری امنیت نیست ، از این کوچه سریع تر بگذر دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد : دوش می آمد و رخساره … نگویم بهتر! من به هر کوچه ی خاکی که ...

ادامه نوشته »

هیبت دریا (علی اکبر لطیفیان)

موجی رسید هیبت دریا تکان نخورد آتش گرفت دامنش امّا تکان نخورد او قول داده بود فدای علی شود در پشت در به خاطر مولا تکان نخورد زهرا خودش علی ست چرا کم بیاورد چون کوه از مقابل آنها تکان نخورد با هیبت از حریم ولایت دفاع کرد طوری که آب در دل مولا تکان نخورد مسمار لعنتی به پرش ...

ادامه نوشته »