به روی نیــزه ذکـر یاحبیـب است دلـم دنبال رمز بـوی سیـب است چهمیبینم، مسیحـــا نیست،اما سر بیپیکری روی صلــیب است علی شاهد
ادامه نوشته »علیرضا قزوه
علیرضا قزوه فرزند محمدآقا به سال۱۳۴۲ه.ش در گرمسار متولد شد. تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در زادگاهش ادامه داد و لیسانس خود را از مدرسهی قضایی قم گرفت و ادامهی آن را تا کارشناسی ارشد در رشته ی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد واحد تهران پیگرفت. از قزوه تا کنون مجموعههای:« از نخلستان تا خیابان»، «شبلی در ...
ادامه نوشته »بتاب ای مه (احد ده بزرگی)
بگرد امشب دگر ای چرخ اخضـر بریز ای آسـمـــان تیــــره اخــتر بتـــاب ای مه که تا زینب بجوید گل گمگشـــتهی زهــرای اطهر احد ده بزرگی
ادامه نوشته »سخنی باذاکرین(بخش۱)-دکتر سنگری
أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشیطانِ الَّرجیم.بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. صَلَی اللهُ عَلَیک یا مَوْلاى یا أباعبدالله و عَلَى الأرواحِ الَّتى حَلَتْ بِفَنائک، ألسَّلامُ عَلى المُرَمِلِ بِدِّماء.السَّلامُ عَلى مسلوبِ العمامَه وَ الِّرداء. ألسَّلامُ عَلى قَتیلِ الأدعیا وَ السَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتهُ مَلائِکَهُ السَّماء. سلام و تحیت و صلوات الهى بر دلها، ذهنها، چشمها و اعضاى وجودى همهى آنهایى که عاشقانه، عارفانه و ...
ادامه نوشته »ادب دعا!
کانَ رسولُ اللهِ یَرْفَعُ یَدَیْهِ اذا ابتَهَلَ وَ دَعا کما یستطعِمُ المِسکینُ …
ادامه نوشته »شمرکیست؟(بخش۲)
(۲) اما نکتهی دوم که در شخصیت شمر بود این بود که چشم دیدن پیشرفت هیچ کس را نداشت و به خاطر همین مسئله است که به کربلا آمد. شمر نزد عبیدالله بن زیاد نشسته بود که نامهای از عمر بن سعد به عبیدالله رسید. عمربن سعد نوشته بود:ای امیر، من با حسین مذاکره کردم. حسین سه پیشنهاد دارد : ...
ادامه نوشته »نیرنگ در جنگ
امام حسین(ع) از پیامبر نقل مىکند که فرمود: الحربُ خُدعَهٌ …
ادامه نوشته »آب به امام نمی دهند و آتش به یزید
مثل به فرومایگی، خساست و نیز عدم گرایش فرد به حق یا باطل اشاره دارد و کنایه از آدم خسیس و تنگچشمی است که نه عشق و ارادت به امام حسین(ع) او را وادار به انفاق میکند و نه نفرت از یزید و شبیه به این مثل است: «از دستش آب نمیچکد.» آب دست یزید افتاده است: در روزگار شاهان ...
ادامه نوشته »نقش عقیق (رضا جعفری)
بــادهـا عـطـر خــوش سیــــب تـنــش را بردند ســوخـتـنـد و خــبــر ســـــوخــتــنــش رابردند نیزههـا بـر عـطـــشـــش قهقهه سر میدادند زخــــمهــا لالــــــهی بـــــاغ بـــدنــش را بردند دشـــنـــههـــا دور و بــر پــیــکـر او حلـقه زدند حـلقــهها نــقـش عـقــیـق یـمــنــش را بردند این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است کــه روی نـــیــزه بــــــوی پــیـرهـنــش را بردند تـــا کـــه مـــعـــلوم نـگردد به کدام آئین است ...
ادامه نوشته »مسابقهی تک مصراع(بخش ۱۲)
فـغـان زسینه بـرآمد ز مـاجـرای حسین گریست جن و ملک در عزای حسین(ع) صادق پورکاشانی فـغـان ز ســـیـنـه بـرآمـد ز مـاجــرای حسین و شعله میچکد از دیده ام برای حسین(ع) علی شاهد
ادامه نوشته »