با اینکه بــر آســتان آب است حسین از تـاب عطش در التهاب است حسین ای آب تــو مــهــر مـــادرش زهــرایــی لب تشنه چرا در آفتاب است حسین؟ میرهاشم میری
ادامه نوشته »مجموعهی فضائل(سیدرضامؤید)
آن مــاه کــه روشنگر هر انجمن است مجــموعــهای از فضـائل پنج تن است در شــادی و غــم دسـت توسل ما را بر دامن لطف قاسم بنالحسن است سیدرضامؤید
ادامه نوشته »ساعات آخر حضور در کربلا…
جالب این جاست هر چه هم به آن ها جواب رد بدهی ول نمی کنند، نحوهی برخورد با مشکل فقرا و مساکین در عراق از مشکلات متعددی است که زوّار ایرانی با آن دست به گریبان هستند و اگر واقعا چاره ای برای آن پیدا نکنند طی این چند روز بیچاره می شوند. دیروز هم که به زیارت قبر “حرّ ...
ادامه نوشته »دل مشک (سیدحبیب نظاری)
نـــگــاه خــواهــر و بغــض گلوگیر گلــوی لــالــهها و زخـم شمشیر هجـوم لشکری نامرد و یک دست دل یــک مـشـک و داغ آن همه تیر سیدحبیب نظاری
ادامه نوشته »یزید بن مغفل بن جعف (شاعر مجاهد)
شعر ترنم موزون مستی و بیخودی است و شاعر تا از خویش نرهد شعرش، شعر نخواهد شد. شعر، تا شاعر از خویش نرسته است، حدیث نفس است و اگر شاعر از خود رها شود، حدیث عشق است. پس نه عجب اگر شعر و شمشیر و عشق و پیکار با هم جمع شود… که کار عشق، یاران، لاجرم کربلایی است. اصحاب ...
ادامه نوشته »هفت روز پس از به دنیا آمدن حسین
از به دنیا آمدن حسین هفت روز گذشته بود که اسماء دوباره بردش پیش محمد. پدربزرگ برای نوزاد گوسفند قربانی کرد و هم وزن موهای سرش نقره صدقه داد. اسماء باز هم گریه ی محمد را دید. اینبار طاقت نیاورد؛ نتوانست نپرسد. پرسید: “این گریه برای چیست؟ هم امروز و هم روز تولد؟ گفت: “گریه میکنم برای نوهام. روزی میآید ...
ادامه نوشته »داستان شبیر
اسماء نوزاد را پیچیده بود توی یک پارچهی سفید. محمد نوزاد را از او گرفت. در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه. اسمش را گذاشت شُبَیر. شُبَیر به عربی می شود حسین. نوزاد پسرِ کوچک علی بود و علی برای محمد مثل هارون بود برای موسی. شُبَیر پسر کوچک هارون بود. منبع: آفتاب بر نی/ زینب عطایی
ادامه نوشته »کانون ادبی روز دهم-اردیبهشت۸۶
بارانهای عاشورایی تنها در محرم چشمها نمیبارد. هرگاه دلی به عشق میاندیشد، پر از ابرهای احساس و حماسه میشود و میبارد. مطالبی که در ذیل میآیند برگرفته از سلسله مباحثی است که در نشستهای ادبی-عاشورایی برگزارشده از سوی واحد ادبیات مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا درسالهای گذشته توسط میهمانان و سخنرانان در موضوعات مختلف ایراد شدهاست. امید که این ...
ادامه نوشته »سؤالهای بیپاسخ
دردهای علی بیش از ظرف درک و فهم ماست. داغ غربت علی کوهها را از هم متلاشی میکند. اما فراق فاطمه تنها علی را داغدار نکرد بلکه چشم فضیلتها در داغ آن محبوبه پیامبر خون گریست و دیدگان ارزشها همواره گریان آن مظلومه تاریخ ماند. امروز اگر آسمان دل ما ابریست، اگر هوای چشمان ما هم به رنج فاطمه و ...
ادامه نوشته »یاری و همراهی
المعونهُ صَداقهٌ ….
ادامه نوشته »