خانه / admin (صفحه 103)

admin

ویژگی های انصار المهدی ( ع )ـ حجه‌الاسلام ماندگاری

ویژگی های انصار المهدی ( ع )ـ عاشورا ۸۳ هزار نفر سوار قطار شدند فقط دویست نفر پیاده شدند برای نماز، پس هشت صد نفر دیگر چه شدند؟ این‌ها مسلمان نیستند؟ امام زمان (عج ) برای نماز اول وقت حاضر هستند پس من هم باید حاضر باشم. امام زمان(عج ) موقع دفاع از مظلوم حاضر است، من هم باید حاضر ...

ادامه نوشته »

زنان حمایت کننده قیام- دیلم بنت عمرو، همسر زهیربن قین

دیلم دختر عمرو، همسر زهیر بن قین بن قیس انصاری بجلی عده ای از افراد دو قبیله « بنی فزاره» و قبیله «بجیله» نقل کرده اند که: ما همراه زهیر بن قین از مکه خارج شده و رو به سوی شهرمان می رفتیم. کاروان ما در پی کاروان حسین(ع) حرکت می کرد. هرجا که امام(ع) اقامت می کرد و منزل ...

ادامه نوشته »

صدیقه وسمقی

صدیقه وسمقی، فرزند خدابنده از شاعران برخاسته از درون انقلاب اسلامی است که با انقلاب نشو و نما یافته است و از اولین روزهای انقلاب در کانون فرهنگی نهضت اسلامی به فعالیت پرداخت، و اکثر اشعارش مربوط به مسائل و ارزش‌های انقلاب است. وی در سال ۱۳۴۰ ه.ش در تهران متولد شده است. متأهل و صاحب یک دختر می‌باشد. وسمقی ...

ادامه نوشته »

دست‌های تشنه(ابوالقاسم حسینجانی)

قمر بنی‌هاشم به رود فرات که می‌زد، آب، در پوست خود نمی‌گنجید! در خیال خود، گمان می‌برد که از دست‌های تشنه‌ی عباس، لب‌ریز خواهد شد اما وقتی که آب را، تشنه رها ساخت در همه پیچ و تاب خیال فرات، تنها یک سؤال بود که موج می‌زد:« آخر، چرا؟!» عقل « اهل حساب است، آب می‌خواهد، خواب می‌خواهد، خوراک می‌خواهد» ...

ادامه نوشته »

فتنه‌ی خاکستری (محمدعلی مجاهدی)

آتش چقدر رنگ پریده ست در تنور امشب مگر سپیده دمیده ست در تنور این ردّ پای قافله ی داغ لاله هاست؟ یا خون آفتاب چکیده ست در تنور؟! این گلخروش کیست که یکریز و بی امان شیپور رستخیز دمیده ست در تنور؟ چون جسم پاره پاره ی در خون تپیده اش فریاد او بریده بریده ست در تنور از ...

ادامه نوشته »

حفظ آبرو

وقتی به فرزدقِ شاعر چهارهزار دینار کمک کرد، خیلی‌ها سروصداشان درآمد. می‌گفتند: “این اهل عیش و نوش است و شراب.” گفت: “اشکالی ندارد. پول برای این است که آدم آبرویش را حفظ کند.” این‌طوری جلوی بدگویی‌هایش را گرفت. منبع: آفتاب بر نی/ زینب عطایی  

ادامه نوشته »

کرایه‌ی همسفرشدن با امام

حاکم یمن هدیه فرستاد برای یزید. امام در راه کربلا بود، هدایا را گرفت و به شترداران گفت: “هر کس دوست دارد با ما بیاید عراق و هرکس نمی‌خواهد برگردد. کرایه‌اش تا این‌جا را حساب می‌کنیم.” عده‌ای رفتند و عده‌ای ماندند. منبع: آفتاب بر نی/ زینب عطایی

ادامه نوشته »

حسین را تا جایی دوست داری که رگ نبرد

حسین را تا جایی دوست داری که رگ نبرد. در فرهنگ جبهه چنین می خوانیم: روز عاشورا بود. ده، دوازده روزی می‌شد که خانواده از من خبر نداشت. وقتی از اهواز برایش تلفن کردم، با غیظ گفت: حلالت نمی‌کنم. من هم در جواب گفتم: آن که ما را به هم حلال کرده باید حلال کند که می‌کند. آن روزها هنوز ...

ادامه نوشته »