خانه / admin (صفحه 100)

admin

بیعت با یزید

یزید به حاکم مدینه نوشت: “از مردم شهر برایم بیعت بگیر. مخصوصا از حسین.” ولید وحشت کرد. با آن‌که دل خوشی از مروان نداشت گفت بیاید تا با هم مشورت کنند. قرار شد بفرستند دنبال حسین. پیغام ولید به حسین رسید. شستش خبردار شد که معاویه مرده و برای بیعت گرفتن دعوتش کرده‌اند. شب که شد سی نفر از خانواده ...

ادامه نوشته »

گوش های کر امّت

گفت: “یک وظیفه را انجام دهید، بقیه‌ی کارها درست می‌شود؛ امر به معروف و نهی از منکر.” یادشان آمد که قرآن علمای یهود را سرزنش کرده بود به خاطر صبرشان بر ظلم و فساد جامعه و بیش‌تر گفت از اوضاع زمانه‌ی خودشان. اما کیسه‌های پول بنی‌امیه، گوش‌ها را کر کرده بود. منبع: آفتاب بر نی/ زینب عطایی 

ادامه نوشته »

خود دانید و اخلاصتان!

آخوند ملاقدیر در کرمان روضه می‌خواند. او صدایی نکره داشت و در نتیجه وقتی «گریز» می‌زد، مردم به جای گریه می‌خندیدند. آخوند که چنین می‌دید، خود می‌گریست و می گفت: ایهاالناس، من گریز خود را زدم، خود دانید و اخلاصتان. منبع: عاشورا در فرهنگ مردم(ضرب‌المثل‌ها)/مؤلف: محمدعلی عارفی‌راد

ادامه نوشته »

خنجر شمر در خانه ی اوست

این مثل به خشونت و دیکتاتوری و سنگ دلی فرد اشاره دارد. هنگامی که از جنایت کاری سخن به میان می آید، در پاسخ گفته می شود: خنجر شمر در خانه ی اوست؛ یعنی قابل اعتماد نیست و فرصت طلب است. منبع: عاشورا در فرهنگ مردم(ضرب‌المثل‌ها)/مؤلف: محمدعلی عارفی‌راد 

ادامه نوشته »

منظومه عشق(اکرم سادات هاشمی‌پور)

خاک، تمامی دلواپسی‌های من است. آسمان، تمامی دلتنگی‌هایم. بهانه‌ای نیست؛ برای گریستن، شیواترین بهانه، افتادن آسمان بر روی خاک است و برای دلتنگی، فرورفتن خاک، زیر پلک‌های لاجوردی آسمان. مویه می‌کنم تمامی خاک را و بر سرم می‌ریزم خاکستری‌ترین لحظات زیستن را. فرو می‌بارم با همین چشم‌های بسته‌ام آسمان را و مشت مشت گرد استخوان غربتم را می‌پاشم و مویه ...

ادامه نوشته »

غنچه ی نشکفته (سیدمحمدحسین شهریار)

گشودی چشم در چشم من و رفتی به خواب، اصغر! خداحافظ، خداحافظ بخواب اصغر، بخواب اصغر! به دست خود به قاتل دادمت، هستم خجل اما ز تاب تشنگی آسودی و از التهاب، اصغر! به شب تا مادرت گیرد به برقنداقه ی خالی ت بگریند اختران شب به لالای رباب، اصغر! تو با رنگ پریده، غرق خون، دنیا به من تاریک ...

ادامه نوشته »

رضا اسماعیلی

رضا اسماعیلی فرزند محمد به سال ۱۳۳۹ه.ش در خانواده ای مذهبی در تهران به دنیا آمد. بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، لیسانس خود را در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی اخذ کرد و پس از گذرانیدن خدمت نظام وظیفه در سال ۱۳۶۸ به استخدام وزرات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درآمد. اسماعیلی بعد از پیروزی انقلاب ...

ادامه نوشته »